کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

از بی مهری مسئولین تا مسکن بی مهر!


 درباره جریانات اخیر  توضیح چند نکته  را ضروری دیدم:

زلزله اخیر در کرمانشاه نشانه های دیگری از ناکارآمدی دولت و مسئولین  کشور را به اثبات رسانید. احمدی نژاد و دولت او عامل اصلی ساخت و ساز های غیر فنی و غیر کارشناسی گسترده مسکن مهر می باشند. او و همراهانش شرافت را آنقدر به کنار گذاشته اند که به جای بر گردن گرفتن اشتباه های انجام داده، ماجراجویی جدیدی را شروع کرده اند.









وحید حقانیان مسئول اجرایی دفتر رهبری این فرار از شرافت را به جایی رسانده است که می گوید نباید درباره مسکن مهر با این گستردگی جنجال به پا شود زیرا 12 میلیون نفر در کل کشور ساکن مسکن مهر هستند و این تبلیغات می تواند مشکل آفرین باشد!!! برای ایشان و دیگر حضرات، جان هموطنان ارزشی ندارد.





هیچ طرحی درباره پیگیری ساخت و ساز های دیگر شهرک های دارای مسکن مهر در جریان کار نیست. هیچ طرحی برای جایگزینی و اصلاح این سازه های بی خردانه وجود ندارد. دولت بی عرضه و شعار گوی تخریب امید هیچ اقدام عملیاتی برای بررسی و رفع این بحران سراسری ندارد. روحانی فقط به دنبال تبلیغ حزبی می باشد.




زلزله آموخت که تنها یار و یاور مردم ایران خود این مردم هستند و جز خدواند قادر و متعال پشت و پناهی ندارند و از نظر دولت و مسئولین بقای نظام مهمترین مسئله است حتی اگر به قیمت کشته شدن چندین صد، هزار و یا میلیون ایرانی باشد.

در این بین،  امواجی از قومگرایی ساختگی نیز وجود داشت. همانگونه که در زلزله قره داغ آذربایجان پان های تورک مدعی بودند از طرف گروه های مردمی مناطق مختلف ایران غیر تورک زبان، هیچ کمکی به مردم آذربایجان صورت نگرفت، نشانه هایی ار همین قبیل ادعاها در بین برخی از محافل به ظاهر مردمی کرد ها نیز تبلیغ شد.
ایران بر روی چندین بمب ساعتی و پوریم قرار دارد که برخی از این بمب ها منفجر شده اند و آثار تخریب آن به روشنی هر روز هر روز بزرگتر و قابل دید می شوند ولی برخی دیگر هنوز قابل شناسایی نیستند و قدرت علمی و کارشناسی بسیار بالایی برای بررسی ابعاد آن ها نیاز است.


1- اولین و خطر ناک ترین بمب ساعتی در ایران مسئله زیست محیطی است. نابودی جنگل ها و مراتع، خشک شدن رودخانه ها، تلاب ها و دریاچه های دائمی و فصلی، نسل کشی گونه های مختلف حیوانی و ... .

2- عدم مدیریت و ایجاد امکانات و ... و در نتیجه فرار مغز ها و نیروی کار حرفه ای و متخصص کشور به خارج.

3- اتخاذ سیاست های منطقه ای و جهانی نا کارآمد و ایجاد جنجال و آشوب آفرینی در منطقه و منفور شدن در بین همه اقوام و مللی که در همسایگی ما قرار دارند و حتی در بین کشور های جهان.

4- سوق به سمت یک سیستم سیاسی بسته و نا کار آمد و نظام تک قطبی و عدم رعایت قانون و دموکراسی و  ارائه حقوق شهروندی و ایجاد نارضایتی عمومی و سر پیچی گسترده از قانون اساسی با توسل با حکم حکومتی.
5- اقتصاد، علم و صنعت متلاشی شده و عقب مانده که توانایی تولید و تامین  حتی نیاز داخلی را هم ندارد.

6- دزدی های صورت گرفته با انواع روش های مختلف که به هیچ شکلی پیگیری نمی شوند و معلوم نیست این سرمایه های بی شمار و بی حد مرز چرا و به چه دلایلی از کشور خارج می شوند.

7- بی اعتمادی مردم نسبت به سیستم کنونی و نمایش این عدم اعتماد و نا رضایتی در تمامی مسائل اجتماعی و فرهنگی و ...
8- گسترش تفکرات قوم گرایانه با تفکرات تجزیه طلبی و استقلال و ... در بین اقوام و ملل ایران.


ایران گام به گام در حال نابودی است. مردم مظلوم این سرزمین هر روز بیشتر از پیش در فلاکت و بدبختی اسیر می شوند. جمعیت فقیر هر روز افزایش می یابد و مشکلات فراوان دیگری در حال ایجاد شدن هستند.

خداوند به داد این مردم برسد

سردر ورودی پارک باغلار باغی تبریز!


نمی توان نامی برازنده، برای مسئولین فرهنگی بی خرد این سرزمین یافت. این یادداشت برای تخریب آن مرکز تفریحی نگاشته نمی شود. تلنگری است بر عیب جویانی که در چشم های خود تیرهای بزرگ را نمی بینند و به دنبال خس و خاشاک در چشم مردم هستند. به تصویر زیر نگاه کنید:



چه می بینید؟ طرحی از یک مسجد را به عنوان سر در ورودی آن پارک برپا کرده اند. دو مناره در اطراف و گنبدی بزرگ در مرکز!!! اگر حضرات این آرایه ها را می بینند و متوجه قضیه می شوند و اقدامی انجام نمی دهند پس خود مجری آن هستند و اگر می بینند و متوجه قضیه نمی شوند و اقدامی انجام نمی دهند پس بی سواد هستند و در هر دو حالت شایستگی آن کرسی ها را ندارند.



اندیشکده مطالعات یهود اندیشکده خوشایند یهود


چند وقت پیش با وبسایت «اندیشکده مطالعات یهود» آشنا شدم. بخش‏های مختلف آن را مشاهده کردم اما نشانی از نو اندیشی در آن نبود. مطالب انعکاس یافته در آن پایگاه، تکرار سخنانی بود که در همه جا یافت می شود. مطالبی  که سراسر در پی تبرئه یهودیان هستند.

مدتی بعد در گروه تلگرامی وبسایت «حق و صبر» از اعضای گروه خواستم، خود را معرفی  کنند تا همدیگر را بهتر بشناسیم. شخصی در گروه خود را ادمین وبسایت «اندیشکده مطالعات یهود» معرفی نمود و لینک وبسایت خود را قرار داد. اطمینان حاصل کردم که ایشان یقیناً پورپیرار را می‏شناسند. بار دیگر به همان وبسایت رفتم و در بخش مربوطه عبارت «ناصر پورپیرار» را جست وجو کردم.

تنها نتیجه جستجو در آن سایت یادداشتی با عنوان «کوروش و آزادی یهود» بود که مطلبی با این توضیحات در آن ثبت شده است:


«اگرچه پورپیرار در این نظریه با جرأت و شهامتی علمی وارد عرصه تحقیق شده و زوایای تاریک بسیاری را روشن کرده است، اما به دلیل نبود نظریه کلان در خصوص اقدامات قوم یهود (که اینک به حزب شیطان تبدیل شده بود) در تحلیل جدی ریشه این همه دشمنی، نمی‌تواند دلیلی ارائه کند، جز جدیّت قوم یهود در استقرار دین الهی خویش و البته استفاده از هر وسیله ممکنی در این راه. او تنها آنان را متهم می‌کند که چرا تاریخ ما را یکسره تغییر داده و ساکنان اصلی این سرزمین را از تاریخ واقعی گذشته خویش بی‌خبر نگه‌ داشته‌اند.» (اندیشکده مطالعات یهود)



متن یادداشت پایگاه «اندیشکده مطالعات یهود» با عنوان «کوروش و آزادی یهود»

با یک یادداشت کوتاه و اعتراضی در همان گروه تلگرامی ایشان را اخراج کردم و اجازه ندادم تا از گروه بنیان اندیشی برای تبلیغ مطالب مسخره یهود پسند خود استفاده ابزاری کند.
دیروز در گروه تلگرامی «فصل نامه بنیان اندیشی» یکی از دوستان لینک مستند «تختگاه هیچ کس2» را قرار داده بود. آدرس لینک مربوط به کانال تلگرامی رسمی «اندیشکده مطالعات یهود» بود.

اسکرین شات از پیج تلگرامی «اندیشکده مطالعات یهود»

مستند «تختگاه هیچ کس2» با اضافه نمودن بخش‏های غیر مربوط به فیلم و حذف گفت وگوهای «ناصرپورپیرار» به عنوان مطرح کننده نظریه نیمه کاره بودن تخت جمشید بر مبنای مجلدات «تأملی در بنیان تاریخ ایران» دوباره سازی شده است. کار یهود پسندانه‏ای که جستجوگران در زمینه مسائل تاریخ را به اهداف منحرفانه‏ای می کشاند.

تیتراژ آغازین مستند تختگاه هیچ کس 2 با مقدمه ای که ماهیت سازندگان آن را مشخص می کند!

از آن روی به این مسئله اشاره می‏ کنم  که مخالفان پورپیرار اکنون توانسته‏ اند برای خود نقطه اشتراکی پیدا کنند. آن نقطه اشتراک، مصادره نتایج تحقیقات «ناصر پورپیرار» و حذف نام او به نفع فعالیت‏ های تبلیغاتی غیر بنیان اندیشانه می‏ باشد. چنین وصلتی را به دوستداران یهود تبریک می‏ گویم و یقیناً یهودیان از این رویکرد بسیار استقبال خواهند نمود و نتایج بسیار مهم دیگری در آینده نزدیک خود را نشان خواهد داد.

حنیف شفاعتی