کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

تومروس آنا یا ملکه استر؟!


به حمد الهی فرصت پیش آمد تا گره از یک شیادی بزرگی بردارم. همانگونه که داستان استر را در کتاب تورات عهد عتیق خوانده ایم می دانیم:

بعد از حمله حاکمیت بین النهرین (بابل، به رهبری بخت النصر) به اورشلیم، یهودیان دوران آوراگی و اسارت خود را در منطقه می گذراندند. آن ها برای رهایی از این مصائب در نهایت به ملکه استر متوسل می شوند و طی برنامه ای طراحی شده، در قتل عامی با نام پوریم (به معنی قرعه) بر دشمنان خود چیره شده و بنابر نقل قول عهد عتیق از شر همه دشمنان خود رهایی می یابند. آن ها حدود 75000 نفر را از دم تیغ می گذرانند. در بین این کشته ها هامان (وزیر پادشاه، خشایار) و پسرانش حضور داشتند. آن ها در نهایت به اورشلیم باز می گردند تا قدرت قبلی خود را بازیابی کنند.


داستان دیگری نیز در ارتباط با هخامنشیان وجود دارد. این رویداد به ظاهر تاریخی را به استناد کتاب تاریخ هرودوت چنین نقل می کنند:


در این داستان شخصی به نام کوروش با مکر و نیرنگ، پسر ملکه تومروس را فریب داده و او را می کشد. ملکه از این امر خشنود نمی شود و از کوروش انتقام می گیرد.


جاعلان دروغگو و حقه باز برای اثبات تاریخی این دو حادثه به تدارک اسنادی دست زده اند. در تابلوهای طراحی شده برای این دو واقعه، زنی با مردی کهن سال در کنار هم ایستاده و یا نشسته اند. در برخی از این تابلو ها که منتسب به تومروس می باشد، مردی سر بریده ای را از موهایش گرفته است و در ظرفی پر از خون وارد می کند! این تنها تفاوت عمده نقاشی های موجود  می ‏باشد.


اگر تصور کنیم آن سر بریده مربوط به هامان، آن زن جوان و خوش هیکل استر  و آن مرد کهنسال ایستاده و یا نشسته در کنار زن همان مردخای می باشد در نتیجه توانسته ایم یک معمای مهم را کشف رمز نماییم.


بنده تصاویری را برای اثبات گفته هایم ارائه می دهم. دوستان می توانند نمونه های مشابه آنرا در اینترنت جستجو کنند:











شکی در آن نیست که تصاویر دارای منشا یکسانی هستند. به طوری که می بینید، سبک تمامی نقاشی ها در صحنه پردازی، قیافه ها، لباس ها و دکوراسیونبا کمال اطمینان اروپایی بودن رسامان را فریاد می زند. این تابلو ها که هیچ کدام نمی توانند عمری دور و  دراز داشته باشند، می تواند به عنوان اسناد حقه بازانه دیگری از جانب کنیسه معرفی شوند.

مدعیان تاریخی و بخصوص قوم پرستان، برای اثبات حضور تومروس در تاریخ، نمی توان به غیر از این تابلو ها چیز دیگری ارائه دهند. حال وقتی می دانیم کوروشی در کار نبوده تا سر بریده آن توسط تومروس در ظرف پر از خون انداخته شود، اگر این سخت گیری و سوال ها را جدی تر کنم و از تورک پرست و فارس پرست ایران درباره کاخ‏ های اسکان تومروس و کوروش سوال کنم، آیا جز فحاشی چیز دیگری خواهم شنید؟

نظرات 38 + ارسال نظر
فرهاد چهارشنبه 29 بهمن 1393 ساعت 22:44

❓❓❗❗کوروش _ کوروش _ کوروش

زیر ذره بین تحقیق و پژوهش

مفهوم نبود!

ولی همه آن داده هایی را که به عنوان سوغات شناخت تاریخ و فرهنگ منطقه معرفی می کنند، باید از نو مورد بررسی قرار داد و اگر در آنها بدون در نظر گرفتن مسئله پوریم موضوعی را مطرح کرده اند، باید آن نوشته ها را به باد سپرد و یا در چهار شنبه آخر سال سوزاند و از روی آن پرید و به اقبال رسید.

ایران آزاد پنج‌شنبه 27 آذر 1393 ساعت 10:44

نقل از هرودوت, تاریخ نگار یونانی است
منیع : رفرانس Herodotus Book One (205)-(214
از جمله ملتهائی که از کوروش هاخام منش به بدی یاد میکنند سُکاها می باشند که یکی از اقوام ترکان قدیم بوده و در تحت حاکمیت کوروش قرار نگرفته اند . ملکه سُکاها بنام تومروس بائیم(بیگم=خانم) ، در نامه ای که به منظور پیشگیری از جنگ، به کوروش فرستاده است می گوید:
ای ملک ، به تو نصیحت می کنم که دست از این کار برداری ، زیرا معلوم نیست که به نتیجه مطلوب دست یابی ، به فرمانروائی بر قوم خود خرسند باش و بگذار بر سرزمین خود سلطنت کنم . افسوس که به سخنم گوش فرا نخواهی داد ، زیرا آنچه که کمتر به …
کوروش پس از فتح بابل ، بر آن شد ماساژت (آذربایجان) را نیز مغلوب کند، ماساژت ها از شمال شرق تا غرب ایران و در کرانه رود آراز (آراکس یا ارس) در همسایگی قوم ایسه دونر زندگی می کردند. ماساژت ها بسیار ماجراجو بودند.
2t
حمله به ماساژت ها زمانی صورت گرفت که پادشاه ماساژتها فوت کرده بود و همسر او که زنی به نام مومیریس (تومروس (بود بر آنها حکومت می کرد. کوروش هاخام منش فرستاده ای را نزد ملکه فرستاد و از او خواستگاری کرد.
تومروس می دانست که کوروش از او خواستگاری نکرده است ، بلکه می خواهد سرزمین آذربایجان را تصاحب کند،به کوروش پاسخ منفی داد. وقتی درخواست کوروش توسط تومروس پذیرفته نشد، علیه ماساژت ها لشکر کشی کرد.
تومروس برای کوروش پیغام فرستاد که به سرزمین خود باز گردد و فکر خام حمله به سرزمین آنها را از سر خود بیرون کند.
ولی کوروش پس از مذاکره با قوم خودبه این نتیجه رسید که برای جنگ در سرزمین ماساژت ها یعنی سرزمین تومروس با آنان روبرو شود. در جنگی که صورت گرفت پسر تومروس را اسیر کردند، تومرس از کوروش درخواست کرد که به صورت مسالت آمیز پسرش را آزاد کند ولی او پسرش کشت. لذا تومروس پس از آن،نیروهای جنگجوی آذربایجانی را گرد آورد و به مقابله با کوروش فرستاد.
دراین کشتار، ابتدا طرفین از دور، با تیر و کمان بایکدیگر به نبرد پرداختند تاکاملا به یکدیگر نزدیک شوند. وقتیکه طرفین زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، بیشتر نیروهای کوروش فرار اختیار کردند، در پایان این جنگ ماساژت ها (آذربایجانی ها) پیروز شدند. بخش عظیمی از سپاه کوروش نابود شد ودر حین این جنگ کوروش نیز پس از 29 سال سلطنت کشته شد.
تومروس مَشکی را پر ازخون انسانها کرد و از میان اجساد کشته شدگان، جسد کوروش را یافت و دستور داد تشتی را پر از خون کرده وسر کوروش را در این تشت بیاندازند و با لحنی سرزنش آمیز چنین گفت: تو پسرم را از من گرفتی ، من هنوز زنده ام و بر تو پیروز شدم. «در زندگی‌ از خون‌ خوردن‌ سیر نشدی‌ اکنون‌ ] از خون‌ خود [ بنوش‌ تا سیر شوی‌»
به روایتی نام تبریز ( تیمریس ، تیبریز ، تبریز ) از نام این ملکه ترک گرفته شده است.

جالب اینجاست که شما نیز چیزی جز تکرار همان جملات بیهوده ندارید. با مستند ابطلال شناسنامه، دیگر نمی دانیم چگونه باید هخامنشیان را قبول کنیم!. تاریخ منطقه با جعلی بودن بیستون، هیچ شناسنامه ای ندارد.

vahid یکشنبه 6 مهر 1393 ساعت 23:48

سلام نمیدونم اهل کجایی و چه زبونی داری.حتی اینم نمیدونم نیتت از این حرفا چیه؟ ببین عزیز اگه قصدت منفی وجنگ اعصابه که چیزی نمیتونم بگم ولی اگه قصدت مثبت و اگاهی رسوندنه این راهش نیست اینکه با همه مخاطبات بحث بکنی تاثیر معکوس میزاره.امیدوارم نیت مثبت داشته باشی و با یه روش بهتر اطلاع رسانی بکنی. با تشکر

اهل مریخ هستم و به زبان مریخی حرف می زنم. نیت مثب این است که بعد از خواندن مطالب اگر چیزی آموختید آن را نشر دهید و اگر اشکالی در مطلب بود آن را گوشزد کنید. حرف دیگری ندارم.

بنیاد اندیشی چون خودت سه‌شنبه 1 مهر 1393 ساعت 12:23

جواب ابلهان خاموشیست
حضرت علی علیه السلام

تو هم به زبان مادریت پارس کن.....
این هم اشکالی ندارد.

میدانم مشکل است!.

حسین دیندار سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 ساعت 15:05

آغایون دعوا نکنید فقط بدانید که ترکها حقشون در طول تاریخ از طرف پان فارسها پایمال شده . واقعا اگر حق با شماست پس چرا نمیذارید تاریخ و ادبیات آذربایجان در مدرسه های خومون مطالعه بشن؟ شماها حتی فقط از یه اسم بابک میترسین چه برسد به بقیه چیزها که تمام نشنی هستنند. اما واقعا کروش یه خونخوار بود پس سعی نکنید بزرگش کنید . حمایت از از حمایت از سهیونیست هست
شمر را لعنت گفتنند آغاجان

اگر از بنیان اندیشی فقط این جمله را فهمیده اید به ادامه خوابهایتان دعوت می کنم.

یه تورک ازری پنج‌شنبه 1 اسفند 1392 ساعت 14:58

ببخشیدا که تاریخ مسخره ی حرفای نژاد پرستانه ی جناب شده نمیدونم چه زبونی داری ولی هر زبون ودینی که داری لطفا به هیچ قبیله وطایفه ی تورک(اذری. قزاق. قرقیز. ترک ترکیه و...) توهین نکن................................................شیاد هم.............:

فقط همین؟! نهایت زورتان این بود که به کسروی فحش بدهید و بعد از این همه سال آذری را آزری بنویسید!!!. خوش باشید.

یاشار دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 13:16

مرشدت - پورپیرار - از ارائه حتی یک سند خشک و خالی که حضور و وجود خزرها را در سده 6 پیش از میلاد اثبات کند، واماند تو که دیگر جای خود را داری. قصه‌های پریان را به نام بنیان‌اندیشی به خورد عوام الناس می‌دهی بی‌آن که سندی در اثبات تخیلاتت داشته باشی و مثل هر پان‌ترک و پان‌عرب دیگری با دادن حکم‌های از پیش تنظیم شده‌ای که مبتنی بر هیچ سند سالم و صحیحی نیستند، تاریخ را به حرکت قلمی تحریف می‌کنی و در آخر پز می‌دهی که بنیان‌اندیشی کرده‌ام!!! باید اندیشه‌ای برای بنیان خودت بکنی که در ورطه‌ی توهماتی عمیق گرفتار آمده‌ای!

خزرانی در کار نبودند که سندی برای اثباتش ارائه شود. یکی از اهداف بنیان اندیشی اثبات این مسئله می باشد که تمامی پان ها دست خالی هستند.حال شما چگونه بنده را پان می خوانید ، خودتان هم نمی دانید. جملات جدیدی را بنویسید چون این ها رنگ باخته است و نشانه تنگ دستی شماست.

موومان جمعه 15 شهریور 1392 ساعت 02:33

احسنت آقا. ساغ اولاسان. آللاه سنی ساخلاسین.

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد