«آنچه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مىنامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا می خوانیم، همانا کوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است.
آن کسى که نداى تفرقهى بین شیعه و سنى را سر می دهد و به بهانهى مذهب، می خواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدوردشمن است؛ چه بداند، چه نداند مزدور دشمنند و خودشان نمی دانند.»(مقام معظم رهبری)
بنیان اندیشی توانست اثبات کند که بعد از قتل عام پوریم در دوره موسوم به هخامنشیان نیزه داران، تمدن های باستانی جغرافیای حوزه ایران و عراق به مرکزیت بابل، کاملا نابود شد و شرق میانه تا ظهور اسلام هیچ نموداری از تحرک و بالندگی را نشان نداد. چنانکه با بررسی کتاب نقشه های شهرهای ایران در دوه قاجار، معلوم شد تمامی شهرهای ایران سنگ بنایی فراتر از دو سده اخیر ندارند. این توقف هستی و هویت در فلات مرکزی تورکیه به دلیل طوفان حاصل از آب عظیمی بود که به زمان نوح نبی در آن اقلیم نازل شده بود و بقایای حاصل از آن آب اجازه تشکیل مراکز تجعی و تمدنی در آن حوزه را به بشر نداده بود. بنابراین سران کنیسه و کلیسا دو اقلیم بدون حیات مستمر انسانی را در اختیار داشتند که بتوانند از طریق مدیریت این دو، در قلب حوزه گسترش اسلام بر فتنه انگیزی های خود علیه این دین استفاده نمایند. لذا به ساخت انواع مختلفی از جعلیات پرداختند که ابعاد بسیار گوناگون در خود نفهته دارد.
در خلال بررسی های بنیانی تاریخ و فرهنگ مردم شرق میانه و در مبحث پیشینه خط عرب به نیکی دریافتیم که به دلیل نایاب بودن متریالی برای نوشتن (چون کاغذ) و نبود قلمی مناسب برای نگارش و مهمتر از همه عدم تکامل خط عرب و ایجاد اسلوبی واحد در فرم نوشتاری حروف، تا سده های بسیار طولانی مدت بعد از ظهور اسلام و نزول قرآن نیز، آثار مستند و مکتوبی، با الفبای عرب، به هر زبانی، به غیر از لت نوشته های قرآنی و پاپیروس های اسلامی، ثبت وضبط شده نیست و کتاب های معرفی شده در زمره جعلیاتی است که غالبا به چاره اندیشی سران کنیسه و کلیسا بر می گردد. هدف از ایجاد جعلیات و حقه بازی ها تولید انواع آشوب ها و تفرقه های مذهبی و قومی و ملی بوده است و سعی کرده اند در مسیر تعالی جوامع اسلامی انحراف ایجاد کنند.
نمونه هایی از کتاب های فارسی یهودی
با بررسی قدیمی ترین نسخه های شعر و نثر فارسی که الفبای به کاربرده شده در آن ها را عبری یافتیم، این مسئله را دانستیم که تدارک دهندگان این آثار نه مردم بومی منطقه بلکه دست هایی است که خداوند آن ها را بسته باد گفته و بار دیگر بر ما معلوم شد که سفارشات قرآنی مبنی بر دوری جستن از شاعران و مقام و منزلت پایین شعر و شاعری در آخرین کتاب الهی یعنی قرآن، با هدف کساد کردن بازار بسیار تاثیر گذار فرهنگی یهود بوده است.
«بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَةٍ کَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ»(سوره انبیا، آیه 5)بلکه گفتند خواب هاى شوریده است بلکه آن را بربافته بلکه او شاعرى است پس همان گونه که براى پیشینیان هم عرضه شد باید براى ما نشانه اى بیاورد.
«وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ» ﴿3سوره صافات، آیه 36﴾و مى گفتند آیا ما براى شاعرى دیوانه دست از خدایانمان برداریم.
«أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ - قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِینَ» (سوره طور، آیه31و30)یا مى گویند شاعرى است که انتظار مرگش را مى بریم-بگو منتظر باشید که من با شما از منتظرانم.
این رفتارهایی است که به هنگام نزول آیات قرآن در جامعه آن روز و غالبا از طرف پیروان کتاب های پیشین و بخصوص یهودیان قابل رویت است چنانچه آیه 5 سوره انبیا به روشنی این مسئله را نمایان می کند. قرآن در آیاتی دیگر با صراحت کامل جواب یاوه گویی هایی از این دست را چنین می دهد:
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ- وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ (سوره حاقه، آیه 41و40)و آن گفتار شاعرى نیست کمتر ایمان دارید - و نه گفتار کاهنى، کمتر پند مى گیرید.«هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ - تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ - یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ - وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ - أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ - وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ - إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ»(سوره شعرا، آیات 227-221)آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى آیند - بر هر دروغزن گناهکارى فرود مى آیند - که گوش فرا مى دارند و بیشترشان دروغگویند - و شاعران را گمراهان پیروى مى کنند - آیا ندیده اید که آنان در هر وادیى سرگردانند - و آنانند که چیزهایى مى گویند که انجام نمى دهند - مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته اند یارى خواسته اند و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت.
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ.(سوره یس، آیه 69)و به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این جز اندرز و قرآنى روشن نیست.
آیا می توان آیاتی را که شعر و شاعری را در شان محمد نمی بیند و پیروان شاعران را گمراهان می داند، نادیده گرفت و شاهد برگزاری شب های شعر در مراکز مختلف این کشور بود!؟ حال اگر به مفاهیم آثار به جای مانده از شاعران پارسی گوی بپردازیم بر همگان بیش از پیش معلوم می شود که پر کردن خورجین فرهنگی منطقه از اوراق شعر و دمیدن گاه و بی گاه بر صور بد صدای شاعران غالبا ملحد چه چیزی بوده است:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است
راه رو گر صد هنر دارد توکل بایدش(دیوان حافظ)
حافظ چه می گوید؟ این شعر را با آیه زیر از سوره انفال مقایسه کنید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ»(سوره انفال، آیه29)
چند نونه دیگر از این اشعار ضد دینی شاعران مختلف پارسی گوی را بیاورم؟ این بیت شعر حافظ را که در تناقض کامل با آیات قرآن است، از آن روی آوردم که او را لسان غیب و حافظ قرآن می دانند، اما در نهایت خود حافظ علاقه زیادی به مفاهیم قرآن و علوم اسلامی نشان نمی دهد چنانچه می گوید:
عشق می ورزم و امید که این فن شریف
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود
این سخنان حافظی را نشان می دهد که عشق ورزی را ستوده ترین کارها می داند و اگر به اشعاری که مفهوم عشق را از زبان او بیان می کند رجوع کنیم اوضاع بسی آشفته تر می شود. وانگهی این مسائل زمانی ارزش بررسی پیدا می کند که بتوان اثبات کرد در زمان حافظ شهری به نام شیراز وجود داشته است. در حالی که می دانیم حتی به زمان رضا خان نیز شیراز قریه ای کم فروغ بوده و نمی توانست حافظ و سعدی را در خود بپروراند. حال باید پرسید: این همه هیاهو برای بزرگداشت شاعرانی از این قبیل و برپایی شب شعر چه بوده است و آیا به راستی می توان این اشخاص را که گفتار و پندار و کردارشان در تناقض با آیات قرآن است، به عنوان مفاخر فرهنگی و اسلامی منطقه و یا ایران نام برد؟ برای توقف تبلیغ و گسترش این مسائل باید از کدامین نهاد کشوری و دولتی یاری جست؟
بدون شک در مدیریت سطح اول کشور شاهد رهبری هوشمندانه و آینده نگری نسبت به مسائل مختلف هستیم و یقین داریم که ایشان با تفکری ژرف، چنین مسائلی را در نظر می گیرند و همچون گذشته، اینبار نیز تصمیمات بسیار مهم و تاثیر گذاری خواهند گرفت و دست های پنهان و آلوده و در کمین دشمنان را از تخریب فرهنگ اسلامی کوتاه می کنند. شاید در آینده ای نزدیک شاهد اتمام و توقف مراسمات این چنینی در محضر ایشان باشیم تا با صدایی رسا اعلام کنیم، شعر و شاعری نمی تواند هویت اسلامی داشته باشد و در جهت رشد فرهنگ دینی کارساز باشد، چنانچه قرآن نیز به نیکی از آن یاد نمی کند.
حال باید ببینم که آیا در این سرزمین، مسائل مختلف تهاجم تنها به بساط شعر و شاعری ختم می شود؟ یقینا که اینگونه نیست!
«موسی پیکاک (محقق) میگوید: چیزی که علما و البته متخصصین صندوق بینالمللی پول و دیگران توصیه میکنند این است که ربا عنصر مهم و ضروری اقتصاد است، ریشهی تمتم مشکلات و مسائلی که کوچکترین اشارهای هم به آنها نمیشود همین رباست. با بررسی و چگونگی به وجود آمدن بانک مشخص میشود که یهودیان عاملان شکلگیری و فراگیر شدن این سیستم هستند.»(ناصرون)
ما در قرآن با سختگیرانه ترین توصیه ها نسبت به عدم پرداختن وهمکار و مشارکت در امر ربا مواجهیم و هدف خداوند از تاکیدات جدی این است که اقتصاد اسلامی را از دستبرد یهود در امان نگه داریم، مسئله ای که از طرف مسلمین و بخصوص حاکمیت و مردم ایران مورد توجه خاصی قرار نگرفته و آیات محکات این کتاب عظیم در حد شوخی پنداشته شده است.
«وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُون»(سوره روم، آیه 39)
و آنچه می دهید از ربا تا اینکه بیفزاید در مال های مردم، بدانید که زیاد نمی شود آن مال نزد خدا و برکت در آن مال نیابد و آنچه می دهید از زکات که می خواهید ثواب خدا و رضای او را آن گروه زیاد کننده اند مال خود را.
« الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ-یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ»(سوره بقره، آیات 276و275)
آن کسانی که در دنیا ربا خورند بر نمی خیزند در آخرت مگر مثل برخاستن آن کسی که مصروع و بی عقل کرده است او را شیطان به تماس گرفتن با او این حالت برای این است که گفتند رباخواران : بیع مثل رباست و هر دو سوداگری و داد و ستد است ! و حال آنکه نیست چنین بلکه خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام نموده پس به هرکه برسد پند پروردگارش و باز ایستد از این کار از برای او خواهد بود آنچه گذشته است از ربا خواری او پیش از نهی از ربا و نازل شدن این آیه و آمدن حکم حرمت آن و کار او با خداست که به رحمت خود گذشته را ببخشد و هرکه تجاوز کند و بعد از شنیدن نهی خدا از ربا باز مرتکب ربا شود پس آن ها یاران آتشند که در آن همیشه خواهند بود-نقصان پذیرد به امر خدا مالی که در او رباست و زیاد کند مالی را که در او دادن صدقات است و خدا دوست ندارد هر کیفر پیشه گنهکار را.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ-فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»(سوره بقره آیات 279 و278)
ای کسانی ایمان آورده اید بترسید از خدا و بگذرید از آنچه باقی مانده است از طلبتان که بابت ربا است اگر شما مومن هستید-پس اگر نمی کنید این کار را و دست از ربا نمی کشید اعلام کنید به جنگ با خدا و رسول خدا و اگر توبه کنید از ربا پس از برای شماست مایه و اصل اموال شما نه سود آن که ربا است ، ظلم نکنید و مظلوم هم نشوید.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(سوره آل عمران، آیه 130 )ای مومنان ! ربا را چندین و چند برابر ( مگیرید و ) مخورید ، و از خدا بترسید ، تا مگر به رستگاری دست یابید.
حال توجه کنید به بانکداری کشور ما (مخصوصا بانک مرکزی) که در پسوند همه آن ها واژه اسلامی آمده است! این بانک ها و موسسات کدام مسیر را طی می کنند و چه توجهی به آیات قرآن داشته اند؟ آیا به راستی رفتار کنونی بانک ها ایران، آن هم در کشوری که ادعا دارد اولین انقلاب مبتنی بر اسلام را پایه ریزی کرده است و در فکر صدور این انقلاب به کشورهای مسلمان دیگر است می تواند قابل درک باشد؟ آیا نباید دست های یهود را در ریز و درشت ترین سازماندهی های تخریب نهادهای کشور باز دید؟
در زمینهى اقتصاد، مسائل تازهاى وجود دارد. مثلاً ما بانکدارى اسلامى را به وجود آوردهایم. امروز مسائل تازهاى در زمینهى پول و بانکدارى وجود دارد؛ این ها را بایستى حل کرد؛ باید این ها را در بانکدارى اسلامى – بانکدارى بدون ربا – دید. کى باید این ها را انجام بدهد؟ فقه متکفل این چیزهاست.(مقام معظم رهبری)
اگر در این سرزمین، مقام رهبری نیز از بانکداری ربا می نالد و نگران است، آیا نباید پرسید که سردمداران این جنگ با خدا و رسول خدا چه کسانی هستند؟ آیا نباید پذیرفت که از شمال آفریقا تا اندونزی، ساربان همه کشورهای اسلامی در دست یهود است؟ آیا تنها باید از تهاجم فرهنگی سخن بگوییم؟ آیا نباید دشمن را در خانه دید و تهاجم را همه جانبه؟
باز هم عالی و متعالی
زنده باشی دوست عزیز
رفتم کتاب دوازده قرن سکوت و افرینش را خواندم
تنها نتیجه ای که گرفتم این بود
1- تنها یهود از نطفه انسان هست و بقیه جانورایی برای خدمت به یهود
2- این کتاب تنها بیانگر این نظریه تورات هست که تنها یهود فرزندان ادم و حوا هستند و بقیه حاصل زنای شیطان با حوا
فکر کنم شما خودات هم در دام یهود افتادی چون ادمی که میخواد با شیطان مبارزه کنه باید مراقب باشه خوداش تبدیل به شیطان نشه
سلام و خدا قوت
در جوابیه یکی از کامنتاتون نوشته بودید "کتاب «دروغی که بزرگ شد»، اثر اسکار وایت ماسکارلا را بخوانید"
بنده در به در دنبال این کتابم چه به شکل pdf ، چه چاپی و چه کپی و و ، دو سوال داشتم: 1- چطور این کتاب رو تهیه میشه کرد و اگر شما دارید میشه از شما گرفت 2-این کتاب ترحمه شده آیا؟
راهنمایی بفرمایید ممنون میشم.
بخش بسیار مهمی از این کتاب توسط استاد در قالب یک هوا خوری منتشر شد. ضمنا بخش هایی از متن خود کتاب قابل دانلود کردن است. قرار بود این کتاب توسط انتشارات کارانگ چاپ و نشر گردد که با شروع مرحله سخت بیماری استاد پروژه ظاهرا نیمه تمام رها شد. اما تا جایی که من اطلاع داشتم این کتاب کاملا ترجمه شده بود. حال آنکه مترجم آن که بود و چه شد باید صبر کنید تا اطلاعات کافی بگیرم. با چند تن از دوستان حدود یک هفته در اینترنت جستجو کردیم که این کتاب را بیابیم و ترجمه کنیم اما موفقیتی جز یافتن چند صفحه اول این کتاب به دست نیامد.
سلام
کانال تلگرامی داریم برای افشای دروغها:
https://telegram.me/thelies
البته در گروه بحث می کنیم و چکیده را در کانال می گذاریم
اگر مناسب دیدید شماره تان را بدهید اضافه می کنیم
ضمنا ما کسی را حذف نمی کنیم.