کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

اندر احوالات دامنه لغات علمی و انتزاعی در تورکی!(2)


تصمیمی بر نصب سریعتر این پست  نداشتم ولی شاید در همین زمان سپری شده نیز عده ای فکر کرده اند که ظرف اسناد ادعایی مبنی بر نبود لغات کار ساز و پیام رسان در تورکی بسیار دور از دسترس بوده است و نمی توان چنین موضوعی را با جدیت بیان کرد و به اثبات رساند و نشان داد که صاحبان این زبان به چه میزان از تمدن و تجمعات شهر نشینی به دور بوده اند گرچه قبلا جناب بهربگی در این باره یادداشتی را ارائه کرده بودند و مطالب ارائه شده گرچه شاید در موضوع با آن هم سو باشد ولی مطلب مستقل خود را بیان می کند.

مدتی است که اوباشی در اینجا و آنجا فحاشی می کنند، با آی پی های مختلف کامنت می فرستند، مامور می فرستند که حرف های خصوصی جمع آوری کرده و به گوش کنیسه برسانند ولی یقین دارم که همچون هر آزاد اندیشی، تنها حذف فیزیکی می تواند جلوی نشر این حقایق را بگیرد آن هم نه در کل جهان کنونی بلکه تنها در روزنه باریک این وبلاگ. نگاهی به وقایع جهان بیندازیم، یهود در حوالی 2500 سال پیش پوریم را رقم زد تا از دست دشمنان خود رهایی یابد و سالها گذشت و در حاشیه کوچکی از همان ناحیه ای که با وحشی گری تمام کشتار بزرگی راه انداخته بودند، اسلام ظهور کرد و اکنون در حال تسخیر جهان است. اسلامی که خواب را بر دشمنان آن زهر کرده و اجازه درنگ برای نفس کشیدن به آنها نداده است و هر روز با شگردی سعی در لشکر کشی به شرق میانه متمدن در سر می پرورانند، گرچه شکست های سنگین در عراق و افغانستان و غزه و ... به آنها یاد آوری کرده است که آینده آن چیزی نخواهد بود که آنها در سر می پرورانند!.  حاصل بیش از 200 سال سرمایه گذاری مادی و انسانی و زمانی برای تولید جعلیات تاریخی  آنها با تلاش های ابر مردی چون پورپیرار به باد داده شد، کشور هایی که تا دیروز بزرگترین حامیان یهود و اسرائیل بودند اکنون یکی یکی آنها را ترک می کنند و ... . آیا عده ای گمان می کنند که با لشکری از ابرهای دروغ مسلح به تبلیغات، می توان جلوی انتشار نور خورشید حقیقت را ال بی نهایت گرفت؟!.


«مورخ با معرفی والدین زبان فارسی و تورکی و زمان زایمان این دو زبان قصد بی خانمان کردن آنها را ندارد و تنها برداشتن پرده ای است که بدانیم از بنای تخت جمشید تا کتاب دده قورقود و از دیوان شاه نامه تا مسجد شیخ لطف الله و از حافظ شیرازی تا شفای ابن سینا، از امپراتوری اشکانی تا کتیبه های ساسانی، از محوطه پاسارگاد تا امامزاده عون علی، از بت خانه سومنات تا خون ریزی چنگیز، از نمد مالی خلیفه مسلین به دست هلاکو تا حکایات سلمان فارسی و سردار ابومسلم خراسانی، از دیوار چین تا سکه های پارتی، از کتیبه های قلابی هخامنشی در شوش و تخت جمشید تا کتاب شد الازار، از اتهام غارتگری به پیامبر در غزوات انجام ناشده تا خروج خوارج در برابر امام علی، از مکتوباتی در باب سیره و فتوح تا زیارت نامه های نا مفهوم از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب آنچه درباره هویت و هستی و فرهنگ و ادب هر یک از ما گفته اند یکسره باطل و دروغ و قطعات حیله ای است برای به جان هم انداختن مسلمانان که یهود به بهانه های کودکانه و اغلب ابلهانه به کار زده اند. بار کوه سانی که حمل به ظاهر نا ممکن آن را بر دوش فوجی از به اصطلاح عالم و مفتی و مرشد و قاضی و روشن فکر خودی و انبوهی پادوی بی کار مانده و خارج شده از دانشگاه های کنیسه و کلیسایی گذارده اند، که دانش نامه و مجوزی بر کاربرد تبلیغ انواع دروغ های بافت کنیسه به دست دارند.»(برآمدن صفویه،جلد ششم،ناصر پورپیرار، صفحه 1981)


با این مقدمه به شناسنامه تقسیم بندی لغات موجود در این کتابچه دو سویه توجه کنید که شاید نیاز به هر توضیح دیگر را به اتمام می رساند:


Bu Sözlükte kullanilan kısaltmalar


اسم

Ad(ad)

آناتومی

Anat(anatomi)

ستاره شناسی

Astr(astronomi)

بیولوژی، زیست شناسی

Biy(biyoloji)

ادبیات

Edeb(edebiyat)

اکولوژی

Eko(ekoloji)

آمار

Estatistik

فعل

F(fiil)

فیزیک

Fiz(fizik)

جغرافیا

Geo(geografi)

هندسه

Geo(Geometri)

گرامر، دستور زبان

Gr(gramer)

شیمی

Kim(Kimia)

پیشوند

Önek(önek)

سیاست

Pol(politika)

روانشناسی

Psk(piskologi)

صفت

S(sıfat)

پزشکی

Tip(tıp)

اجتماعی

Top(toplumsal)

مربوط به امور نظامی

Mil(askerlikle ilgili)



از گروه بندی بالا در صفحه  85 کتاب یاد شده تنها دو واژه «آد» و «توپلومسال» و «اونک» سر گروه های واژگان فرهنگ لغات تهیه شده جناب «هدایت عاقلی» هستند و واژگان ادبیات و فعل و کیمیا و صفت و طب از دامنه عربی و فارسی است. حال اگر زبانی در فرهنگ لغات خود برای این واژگان معادلی بومی ندارد چگونه از دیرینگی و دیرپایی آن می توان سخن گفت وقتی آن لغات هایلایت نشده عاریت گرفته از لاتین است؟. حال به آن نود هزار لغت دست ساخت فرهنگستان زبان ترکی رجوع کنید که اگر بی ریشه و باسمه ای و بدون پیشینه وارد دایره نگارشی نمی شد، شاید اکنون عده ای خوراکی برای پرورش نژاد پرستی از نوع تورکی نداشتند. آنهایی که برتری های قومی و ملی را در داشتن و نداشتن لغات و قدرت زبان و اقلیم مساعد زندگی و ... خود می دانند نه در مسائل واقعا انسانی و مدنی و ... یقینا با مطالعه و بررسی این قبیل مسائل باید بنده را جزو دشمنان تورک ها معرفی کنند و در هر محفلی غنای ادبی خود را نشان دهند!. حضرات سالها فرماسیون سکوت را اختیار خواهند کرد ولی این سکوت چاره ساز نخواهد بود و در  نهایت با لحظه مرگشان پیوند خواهد خورد.



اول سببدن فارسی لفظی له چوخدور نظم کیم
نظم نازیک تورک لفظیله ایکن دوشوار اولور
لهجه تورکی قبول نظم و ترتیب ائیله سن
کلیه الفاظی نا ترتیب و نا هموار اولور

من ده توفیق اولسا بو دوشواری آسان ائیله رم
نوبهار اولجاق تیکان دان برگ گول اظهار اولور
مراد من از به میان آوردن این ابیات از زبان شخصی به نام فضولی به این خاطر نیست که برای این یادداشت از زبان او نیز تاییده بگیرم و نشان دهم که تورکی زبان شعر نیز نمی توانست باشد، مسئله بسیار جالب آن قسمت هایلایت شده قرمز رنگ بود که هنگام جستجوی ساده در اینترنت شاهد آن نشدم و تنها دو بیت ابتدا و انتها را یافتم و آن بیت میانی را مطابق حافظه خود به اینجا منتقل نمودم!. این عجیب نیست که لشکری از متفکرین در فضای مجازی نیز نمی خواهند پادشاه اشعار تورکی خود را با چنین بیتی به همگان معرفی نمایند؟!. در این ابیات نیز می توان لغاتی چون نازیک، هموار، دشوار، آسان، نو بهار، برگ را فارسی شناسایی کرد!. حضراتی که پهلوی را محکوم به نادیده گرفتن زبان تورکی و نفوذ زبان فارسی در آن می کنند آیا از خود نمی پرسند که بر اساس ادعای خودشان مبنی بر حکومت هزار ساله تورکان بعد از اسلام در منطقه، چرا تورکی نتوانست زبان قدرتمندی شود و حتی به زبان دربار تبدیل شود؟ دلیل این بی مهری پادشاهان و سلاطین تورک را باید در بی خردی آنها جستجو کرد یا در عدم وجود این پادشاهان در تاریخ یا در عدم قدرت زبان تورکی یا در همه مسائل مطرح شده و حقه بازی های جاعلانه مامورین کنیسه و کلیسا؟!. آیا بر اساس ادعاهای گفته شده حضرات می توان بر چنین پادشاهانی افتخار کرد که همگی در یک مسئله واحدی در طول چند قرن واحد عمل کرده اند؟. آیا می توان از متون قدیمی و پا بر جای تورکی اصیل و  با قدمت در جهان سراغی گرفت؟. آیا بدون لغات دست ساخت فرهنگستان زبان تورکی  و هیاهوهای رایج می توان متنی را یافت که به گفته حضرات نزدیک باشد؟. حتی برای جلوگیری از رسوایی خود چنین ابیاتی را از زبان شروان شاه ساخته اند که ظاهرا جلوی تنظیم دیوان نظامی گنجوی به زبان تورکی را گرفته است.
ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست

آن کز نسب بلند زاید
او را سخن بلند باید


البته نمی توان ردی از آن شاه را در تاریخ پیدا کرد و نسخه های قدیم نظامی را نیز به زبان فارسی یهودی دیده ایم که باز برای خردمندان باید نشانه های روشنی را ارائه دهد. کرسی نشینانی گمان می کنند که با مجبور کردن مجریان شبکه های تلویزیونی برای استفاده از اصطلاح پیام کوتاه به جای SMS می توان چاله های پر نشدنی فارسی و یا در آن سو تر زبان تورکی را پوشاند وقتی از واژه لاتین مساژ در تورکیه استفاده می شود و معادلی برای آن در اختیار ندارند. می توانستم از آن کتابچه خنده دار لغات  زیادی را برای ارائه در اینجا بیاورم که همگان با قدرت مثال زدنی زبان تورکی آشنا شوند ولی برای خردمندان و ذهن های سوال کننده همین میزان یاد آوری نیز کافی است.

پایان

نظرات 12 + ارسال نظر
حسین سه‌شنبه 20 مهر 1395 ساعت 18:13

عجب!

مهدی جمعه 30 بهمن 1394 ساعت 23:48

من این را خوب میدانم که نسخه قدیمی آدمی مثل شما هم با الفبای عبری نوشته شده است شما هذیان گو هستید . "الله سنی هدایت و شفا ائدسین"

زامانی یئتیشر. من دوزورم سیزده دوزون.

مهدی چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 22:45

بله شعر سرایی به زبان ترکی بر وزن عروض عربی برخلاف زبان فارسی دشوار است مگر با استفاده از کلمات فارسی وعربی .شعر اصیل ترکی هجایی است (بایاتی ها) یعنی اشعار هجایی بندرت از کلمات فارسی و عربی استفاده شده است ."حیدر بابایا سلام"
وقتی شما آشکارا اشعار نظامی گنجوی را که از زبان اخستان شروان بیان شده است ساختگی میدانید حق دارم که بر صداقت شما شک کنم . و حتما اشعار بیشمار نظامی را هم در وصف ترکان انکار خواهید کرد از جمله :
پدر بر پدر مر مرا ترک بود**** که هر یک به نیرو یکی گرگ بود
ترکیم را بدین حبش نخرند *** لاجرم دوغبای خوش نخورند
و...... شما با روش پور پیراری و با تکیه بر دین و برای دفاع از پان فارسیسم و ناسیونالیسم آریایی بر کوبیدن فرهنگ و تاریخ و زبان نزدیک به نیمی از جمعیت این سرزمین کمر بر بسته اید که در قاموس هیچ دینی نمی گنحد بگذارید ترک و فارس و کرد و عرب و....این مملکت در فرهنگ و تاریخ و زبان و آداب و رسوم خود ظاهر شوند که این تنوع از مایه های آن دینی است که به ظاهر از آن دفاع میکنید این تنوع زیبا و دلچسب است و برعکس فرد آسیمیله شده زشت و نازیباست . شما با این تفکر پایه های کینه ای را میکارید که در آینده مردم را به دردسر انداخنه و کشور را دچار ناامنی میکند .به وجدان خود مراجعه کنید.

قدیمی ترین نسخه اشعار نظامی با الفبای عبری نوشته شده است و دست ساخت یهودیان است. شما هیچ نمی دانید. فقط متعصب قومی هستید. در ضمن قبلا از این که درباره دیرینگی فرهنگ تورک ها سخن بگویی بهتر است الفبای قدیمی این تورک های متمدن را نشان دهی که بدون تکیه بر الفبای قرآنی هیچ نسخه دیگری را به جهانیان معرفی نکرده اند. از الفبای سومریان و گوک تورک ها سخن به میان نیاور که مسخره ترین داستان های یهود ساخته است و قبلا در باره آنها بسیار نوشته ام.

مهدی چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 15:58 http://azarad.blogfa.com

شما (نویسنده وبلاگ) تاریخنگاری پور پیراری را روشی برای حمله و کوبیدن زبان و فرهنگ ترکان قرار داده اید تا در جلد دفاع از روش اسلام و تاریخنگاری پور پیرار -که نفوذ خوبی بین تحصیل کردگان داشت و قسمتی از تحقیقاتش هم علمی و منطقی بود - همان تاریخ نگاری را بر علیه زبان و فرهنگ ترکان نشانه روید. شما ابتدا باید اسنادی بیابید تا از طریق آن اثبات کنید گفته های شما قابل قبول است مطالبی کهتا کنون از سنگ قبور و ... درج کرده اید چیزی را اثبات نمیکند برای شما پذیرفتن ابیات نظامی "ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
آن کز نسب بلند زاید
او را سخن بلند باید

سخت است چون ذهنتان مریض است . "الله سنه شفا وئرسین"

بنده با به پیش کشیدن نوشته فضولی قصد تایید قدمت و صحت گفته های او را ندارم ولی اگر اشعار فضولی را قبول می کنید، او خود را بنیان گذار راهی معرفی می کند که خود آغاز گر آن است. و زمانی که به لغات اشعار این تورک نویسان ادیب مراجعه می کنیم با انبوهی از لغات فارسی و عربی روبرو می شویم و معادل تورکی آنها را نمی یابیم! آیا این مسئله کوچکی است که زبان تورکی فاقد لغات انتزاعی است؟
خداوند جهل را از تفکر گرد و خاک گرفته شما بگیرد و چشمان شما را با نور حقیقت روشن نماید. مشکل شما این است که هیچ طیف و گروهی به اندازه بنیان اندیشی زبان و فرهنگ تورکی را به چالش نکشیده است و شما به نوشته های بنده و یا پورپیرار به دید دشمن نگاه می کنید در حالی که این چنین نیست و بنده خود را خادم این سرزمین و مردمان پاک آن می دانم.

دانش جو پنج‌شنبه 14 آبان 1394 ساعت 11:23

من واژه های فارسی در لهجه عربی حجاز را با لینک به شما نشان دادم چرا پاسخ سوال من را ندادید که اگر زبان فارسی تاریخی نیست این واژگان از کجا به عربی رفته اند و اگر فارسی نیست از چه زبانی و چه ریشه ای اند

http://rasekhoon.net/article/show/641835/%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B5%D9%84%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87%20%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%20%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2%282%29/

شما ابتدا باید اسنادی بیابید تا از طریق آن اثبات کنید گفته های شما قابل قبول است. در همان کامنت قبلی برایتان جواب نوشتم.

من چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 22:55

لغات ترتیب و کلیه عربین، نه فارسی. ترتیب از ر-ت-ب میاد که در باب تفعیل برده شده، رتبه هم از این ریشه س.
بیشتر فکر کنید، قبل از نوشتن.

خدا را شکر که به جای فحش کسی را یافتیم که یک اشتباه را گزارش کرد. مراد تنها نمایش فارسی بودن این لغات نیست. یا عربی بودن. هدف نمایش دست خالی بودن دامنه لغات برای نگارنده این اشعار است. در ضمن بدون فکر مطلبی پیش نمی رود 'گرچه یادداشت هایم نیاز به ویرایش دارند و در قالب وبلاگ نمی توان بیشتر از این مایه گذاشت. به هر حال اگر به ادبیات «بیشتر فکر کنید» توجه نکنم، تشکر.

عربگری پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 14:20 http://500sal.blogsky.com/

سلام
از مقدمه به سبک گنده گویی های پهلوان پنبه ای فارسها و چاله میدانی پورپیراری که بی سر و ته بود بگذریم می رسیم به کل دارائی شما از نقد زبان ترکی.
که البته باز دست خالی تشریف آوردید به میانه کارزار. چون هر چه منتظر شدیم بعد از آن مقدمه مفصل آتشین، چیز دندانگیری عایدمان نشد الحق که در بلوف، دستهای پورپیرار را از پشت بسته ای لیکن نمی توانی حتی حرفی از نتایج حاصله ایشان را درک کنی و در یک کلام بگویم که حتی آن بنیان اندیشی کذایی را هم درک نکرده ای و در جایی که مدام داد می زنی2500 سال، گاهی از وجود تاریخ و گاهی از عدم وجود تاریخ و گاه دیگر از وجود یک قوم در آن برهه و گاه دیگر که ضرورت می یابی از عدم وجود قوم دیگر به دلیل واقعه کذایی پوریم قلم می رانی!
آخر باید به ظاهر هم که شده نشانی از استاد در خود عیان کنی!
من که نمی دانم وقتی تا همین چند قرن پیش به عقیده و تحقیقات گسترده و مستند و علمی شما، منطقه مورد بحث که با نامش لرزه به تمام وجودتان می افتد منظورم مناطق ت...ک نشین است، موجود زنده ای و به عقیده استادت پرنده ای پر نمی زده، پس این جناب شروان خان و یا آن جناب فضولی را از کجا تولید کرده ای که مانند بلبل برای ما با زبان شیرین فارسی، شعر ترکی بسراید؟!
گویا چراغ جادو دستت هست که با همان ماساژ دادنش برای بیان شعر فارسی از زبان ترکان، از چراغ می زند بیرون، ولی برای بیان شعر ترکی هر قدر هم که التماس می کنی حاضر نیست از آن سوراخی بیرون شود!
علیرغم کلماتی که دوستمان کوراوغلو برایتان آورد می بینید که به همان سبکی که شما بیولوژی را در فارسی واژه به واژه ترجمه کرده اید و زیست+شناسی شده است عین همین کاررا در ترکی هم کرده اند ولی چرا اراده ای در به کار بردن آن در فرهنگ عموم نیست دلیل دیگری است که چشمان کور و گوش های ناشنوا به آن دسترسی نمی یابند.
باید دید که آیا هم اینک در شبکه تلویزیونی استانی اردبیل یا آذربایجان شرقی، آیا هیچ واژگان ترکی برای بیان جمله «بوگون هماهنگ با مردم غیور آذربایجان بصورت همگانی در مراسم روز قدس شرکت ائلییریک»وجود ندارد که مجریان این شبکه ها مجبورند چنین هایگرید ادای جملات کنند و به تبع آنها میهمانان و کل مردم استان نیز از آنها تقلید نمایند؟!
یا اینکه مرکز قدرتی که آنها را استخدام کرده در این بحران اقتصادی و بیکاری و فلاکت، مجبور به این کار کرده است؟
محققی که دانسته چنین کورمال طی می کند بهتر است دست از ادامه تحقیق بکشد زیرا که خود نیز مجبور است به همان سبک مجریان شبکه ها به سمتی که هدایت شده غش بفرماید.
حال شما هی بگردید و بگویید چرا وقتی سلطان سلیمان بصورت سره ترکی صحبت می کرده ولی مکتوبات شعری اش فارسی است یا چرا مثلا ابن سینای فارسی شفایش عربی است یا چرا فکت شیت ظریف به انگلیسی است.
اینها روشنفکری واقعی می خواهد نه روشن فکری بوگندویی که خود پورپیرار هنوز هم از آن می نالد ولی تولیدات روشنفکر خودش، بر همان پاشنه می لولند!
به قول دوستمان با این روشی که می تازید اول باید وجود خود پورپیرار را ثابت کنید بعد به جاهای دیگر برسید.
مثلا اگر کسی روزی رغبت کند شاگردی شما را بپذیرد باید در وجود جهموری اسلامی ایران شک کند زیرا که اگر بوده چرا وزیر خارجه اش انگلیسی حرف می زده و چرا رئیس انرژی هسته ای اش در امریکا دکترا گرفته و چرا وزیر خارجه اش در امریکا زندگی زندگی کرده و چرا معاون خارجه اش یا رئیس قوه قضائی اش عراقی است و ... نتیجه اینکه از بیخ کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران در این نقطه نبوده و صد البته که اینجا خالی از سکنه تعریف شدنی است!؟
محققی که منابع استدلالی اش اینترنت است که هیچ هویت ثابت و موید و قابل استنادی ندارد چگونه خود را بنیانی می نامد؟؟؟
چرا اشعار ترکی را سرچ نکردی که ببینی زبان یا مردم فارس را به چه کثافاتی که نظیر نکرده اند و انسان شرم می کند بعد از رویت آن اشعار حتی کلمه ای زبان به فارسی بگشاید؟ بله اشعار از همان زمان عثمانی و ماقبل هم هست، بهداشتی ترین آنها که بر من خرده نگیرند این است:
سحر آمدم به کویت به شکار رفته بودی
تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بود
که یک شاعر فارس زبان در برابر خان ترک از خود بروز داده است و میدانی که اصلا زبان پارس یعنی زبان هاف هاف سگ!
پورپیرار یک زمانی به اشتباه وارد معرکه با زبان ترکی شد و چنان به سرعت درب تقابل با منتقدین را تخته کرد که زخمهایش هنوز هم التیام نیافته است ایشان یک اشتباه لپی کرد و گفت زبان ترکی لغات انتزاعی ندارد و صد بار از این اشتباه مهلک خود به غلط کردن افتاد زیرا که هر کسی در هر کامنتی دهها لغت برایش نثار کرد حتی فحش ترکی هم دادند که این بیچاره چون ترکی نمی دانست عینا تایید و از لطف شان تشکر نمود.
پس وقتی یک محقق اصلا بلد نیست با یک زبان مکالمه در حد نوشتاری داشته باشد چگونه به خود جرأت می دهد نام محقق به خود بگذارد؟ کسی که سیرمیج را نشنیده و شیفته سقف عربی است و فکر می کند که این کلمه فارسی است چگونه بیراهه نرود؟
مثلا فکر کردی در فارسی معادل ماساژ نیست. پس مالش چه معنی می دهد؟ یا در ترکی سورتمه چه معنی می دهد؟
اینکه این کلمات را استفاده نمی کنند نه به دلیل نبودنشان که به دلیل غلبه زبان انگلیسی در فرهنگ جهان است که به زور سلطه آنها را عادی بلکه مُد کرده است.
آیا به نظر شما هیچکدام از کلمات کامپیوتر و تلفن و موبایل و هندزفری و رأکتور و ادمینیستراتور و کنداکتور و سانتریفوژ و ساتلایت و سایت و ... در 150 سال پیش برای زبان انگلیسی وجود خارجی داشتند؟؟؟
و اگر هم نهایتا یکی دو تایشان وجود داشته اند به هیچ وجه به معنی امروزی نبوده اند!
نمی دانم چقدر توانستم یک محقق کورِ کور را با چاله هایی که مدام دور زده و گرفتارش می شود آشنا کنم.
باز دلم نیامد رهایت کنم احساس می کنم نجات تو که پا در کفش تحقیق کرده ای مهمتر از نجات مردمی است که کلا خوابند.
18 / 04 / 94 عربگری

فقط قوم پرست احمق می تواند چنین متن رسوا کننده ای را بر زبان بیاورد. در ضمن بنده از قدرت زبان فارسی دم نزده ام که محکوم دادگاه بی منطق و اخلاق شما باشم. به گمان خود فکر می کنید که توانستید جواب این مسائل را بدهید؟

koroglu پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 12:38 http://koroglu1370.arzublog.com/

با این منطقی که شما دارید و همه چیز را نفی می کنید اما در پی اثبات هیچ چیزی نیستید و تنها مشکلتان نه یهودیان که ترک و زبانش است، بحث و مجادله با شما بیهوده و هدردان وقت با ارزشمان است.

پس برای همیشه خداحافظ.

عیار گفته های شما معلوم شده است. در همین کامنت هایی که می گذارید. نه امروز، بلکه حدود 8 سال پیش شناختیم که به جز قوم پرستی چیز دیگری ندارید.

koroglu چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 18:32 http://koroglu1370.arzublog.com/

با سلام به همه دوستان!

در اول باید بگویم که من هم با جعلی بودن تخت جمشید موافقم و حتی یک فایل pdf جامع در این رابطه تهیه و منتشر کرده ام اما می خواهم تا حد امکان و دانش خود به شبهه های شما در رابطه با زبان ترکی جواب دهم. امید است که هر کس به حوزه ای که در آن تخصص و علم دارد بپردازد و در جاهایی که هیچ اطلاعاتی ندارد ساکت شده و بیخودی اظهار فضل نکند:

۱- در رابطه با معادل ترکی سقف و پنجره باید بگویم که معادل زیادی وجود دارد که یکی از آنها به ترتیب دام/تام و آچیشقا می باشد.

۲- من هم منکر وجود کلمات دساتیری و جعلی در مصوبات فرهنگستان ترکی نیستم اما در مقایسه با موارد مشابه فرهنگستان فارسی ناچیز است.

۳- آسترومی حوزه وسیع تری از شناختن ستاره را شامل می شود در حالی که گؤی بیلیمی ترکی به خوبی همه آن زوایا را پوشش می دهد.

۴- معادل بیولوژی در ترکی یاشام/یاشاییش بیلیمی، ادبیات یازین معادل آمار ساختگی و بی معنی ساییم، معادل فعل ائیلم، معادل زبان شناسی دیل بیلیمی و دستور زبان دیل بیلگی‌سی، روان شناسی تین(روح.روان) بیلیمی و پزشکی بی ریشه و معجول امچیلیک می باشد.

۵- این موضوع که در اشعار شعرای کلاسیک آذربایجان از کلمات فارسی و عربی به وفور استفاده شده است به دلیل ادبی نبودن و عدم تناسب زبان ترکی با شعر نیست بلکه به این دلیل است که زبان ترکی و کلا زبانهای التصاقی با وزن هجایی بیشتر از وزن عروضی هماهنگ هستند و در زمانهای باستان هم بدون استفاده از کلمات بیگانه و با استفاده از وزن هجایی شعر می سرودند که نمونه هایش در دیوان لغات الترک موجود است .

۶- برای مئشاژ لاتین و پیامک فارسی معادل بسیاری در ترکی وجود دارد مثلا:

۱ : پیام فارسی خود ماخوذ از یام ترکی است

۲ : ساو/ساوجیق، یام/یامجیق

با تشکر

ابتدا سند همزمان دیوان لغات تورک را بیابید بعد بگوید که اصلا می دانید لغت انتزاعی یعنی چه؟ اگر قرار بر این باشد که با ترکیب های لغوی برای آن واژه ای که معادلی در زبان خود ندارید چیزی بسازید در آن صورت مثلا به جای ممنوع عربی می توان از معادل نمی توان کرد استفاده نمود. و هزاران مزخرف دیگر. در ضمن نمونه های باستانی و اسلامی و قبل از اسلام شعر هجایی تورکی را کجا بیابیم؟ اصلا مگر بیابانگرد دام پرور کوچرو که فرصتی کافی برای استراحت ندارد و همیشه در ستیز با طبیعت می باشد، می تواند به شعر و شاعری نیز مشغول باشد؟ پیشینه ادبی این معارف را در چه چیز تورک های باستانی جستجو کنیم؟ اصلا معنی واژه تورک چیست و از چه زمان این واژه و اسم خاص در جهان استفاده شده است؟؟؟ ... و هزاران آیای بی جواب دیگر...!!!

به گمان خود فکر می کنید که جواب این نقایص معرفی شده زبان تورکی را داده اید؟؟؟.

در ضمن اگر بر فرض نا درست، گفته های شما صحیح باشد، در این صورت آنهایی که در کرسی های دانشگاهی تورکیه داعیه فضل و کمال می کنند، بی سواد مطلق هستند زیرا دانش امثال بی اطلاعی چون شما را نیز ندارند!.

- چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ساعت 23:10

http://www.khabaronline.ir/detail/418224/multimedia/picture

باز نشد!.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد