«در سراسر دوره یهودیت کلاسیک، یهودیان غالبا مورد شکنجه قرار می گرفتند، و این واقعیت در حال حاضر ادعای اصلی مدافعین مذهب یهود، در کنار قوانین ضد غیر یهودیان در این مذهب مخصوصا در صهیونیسم به شمار می رود. به هر حال ما باید این پدیده و آثار آن در زمان معاصر را مورد بررسی قرار دهیم. این موضوع به ویژه از این نظر مهم است که بازماندگان یهودیان قبل از سال 1795 لهستان(که به دلیل اختلاف با یهودیان تحت نفوذ آلمانی اوائل قرن 19 از جمله اتریش، بوهیمیا و موراویای فعلی، اکثرا یهودیان اروپای شرقی خوانده می شوند.) در حال حاضر قدرت سیاسی مسلط اسرائیل و همچنین جوامع یهودی آمریکا و سایر کشورهای انگلیسی زبان را در دست داشته و به خاطر گذشته تاریخی مخصوص به خودشان، این تفکر و احساس(احساس نوعی قربانی شدن) بر آنان بیش از سایر یهودیان غالب است.»(تاریخ یهود،آیین یهود،سابقه سه هزار ساله-اسرائیل شاهاک-صفحه 128)
ابتدا باید بپرسیم
که به چه دلیل بنی اسرائیل باید در طول تاریخ مورد شکنجه قرار می گرفت و اصولا
چرا از زمان فرعون تا کنون این قوم از طرف ملل همجوار خود تحت فشار بودند؟. این
مسئله دراصل به نا سازگاری و ضد تمدنی بودن آمیزه های بنی اسرائیل بر می گردد و
کار تا جایی پیش می رود که قرآن از آنها با نام مشرکین یاد می کند و از کلمه یهود
برای نامگذاریشان استفاده کرده و تا حد نجس پایین می آورد و به مسلمانان دستور می
دهد که آنها را چنان تحت فشار قرار دهد تا به دست خود جزیه دهند. حال باید تفاوتی بین بنی اسرائیل و یهود قائل بود
و یکی از مهمترین تفاوت های این مسئله نژاد می باشد به طوری که اسرائیل شاهاک نیز
زمزمه می کند، یهودیان حاکم بر جهان از نژاد مردم شرق اروپا هستند. بنابراین در
تعاریفی که ارائه داده اند نمی توان مردم شرق اروپا را جزو همان هایی دانست که توسط
موسی از آب گذشتند و نجات یافتند! ولی جالب است که همین یهودیان خود را صاحبان اصلی سرزمین های کنونی خاورمیانه می دانند!!!. مسئله دیگر این است که اکنون زبان انگلیسی یکی از
مهمترین یدیش های یهودیان در جهان می باشد. همانگونه که در ایران، با توسل به زو،
در حال نابودی دیگر زبانهای منطقه است(گرچه خود آنها نیز جزو یدیش ها محسوب
می شوند)، در جهان نیز در حال گسترش و غالب کردن زبان انگلیسی می باشند تا یهود
بتواند با یک زبان واحد به جهان حکومت نماید. بنابر این قدرت انگلیس نه از مردم خود، بلکه از طرف یهود مدیریت می شود.
آیا می توان این یهودیان را در نژاد واحدی قرار داد؟. پس چگونه مفاهیم دینی این مکتب ، آنها را نژادی برتر معرفی می کنند که حق سلطه بر جهان را جایز می داند؟!.
«طبق قوانین اسرائیل، یهودی کسی است که مادر، مادر بزرگ، مادر مادر بزرگ و جد مادری او پیرو آیین یهود باشند و یا اینکه به روش مورد قبول مقامات اسرائیل، به یهودیت گرویده باشند، به شرطی که از دین یهود به آیین دیگری که موجب شود اسرائیل دیگر او را یهودی نداند، در نیامده باشد. در میان سه شرطی که تعیین می کند، چه کسی یهودی است، اولین شرط، تعریف قانون تلمود از یهودی است که مورد قبول ارتدکسهای یهودی است. تلمود و قوانین شرع یهود بعد از تلمود نیز تغییر مذهب یک غیر یهودی به یهودیت(همچنین خرید یک برده غیر یهودی توسط یک یهودی که به شیوه متفاوتی تغییر مذهب داده باشد) را به عنوان یک روش یهودی شدن به رسمیت می شناسند. مشروط بر اینکه این تغییر مذهب توسط ربیهای مجاز و به روشی صحیح انجام شده باشد.این شیوه صحیح در مورد زنان، مستلزم معاینه آنان در حال عریان در هنگام غسل ماهانه توسط سه ربی است. مراسمی که از فرط زشتی زبانزد خوانندگان مطبوعات عبری است و به همین دلیل در رسانه های انگلیسی زبان علیرغم علاقه زیاد تعدادی از خوانندگان آنها معمولا درج نمی شود. امیدوارم این کتاب آغازگر جریانی باشد که منجر به رفع این مسائل اختلاف انگیز شود.»(صفحه25)
این توصیفات نشان می دهد که دلیل تحت فشار قرار دادن یهودیان توسط ملل همجوار، رفتار و کردار و جهان بینی نادرستی است که یهودیان نسبت به جهان دارند. و مهمترین نکته جعلی بودن تمامی آمیزه های این دین در آن است که تشخیص یهودی بودن یک شخص و یا گرایش به آیین یهود را نه خداوند بلکه ربی های حاکم بر جامعه یهود تشخیص می دهند، آن هم نه با مفاهیم تورات (توراتی که خود تحریف یا بهتر است بگوییم تعویض شده) بلکه با دخل و تصرف در تورات و نگارش کتاب فقه یهودی یعنی تلمود ممکن می شود!. آیا می توان چنین مکتبی را که همه دخل و تصرفات و مسائل آن را چند خاخام بر عهده دارند، دین خطاب نمود؟!. آیا شبیه همین کردار نا شایست را در عضو گیری تشکلات یهودی، که با نام فراماسونری معروف کرده اند نمی بینید؟!.(ادامه دارد...)
جناب آیدین به نظر میرسد صحبت از تحریف تورات نمودن، ما را به سرجای خودمان بر میگرداند؛ یعنی ما به مخاطب پیشنها میکنیم اشاره ی ما به توضیح فصول، دوم تواریخ، عزرا، نحمیا و استر را هم جزء تحریفات بداند!به شخصه معتقدم تورات تحریف نشده است. چرا که 10 فرمان تغییر نکرده است. تنها چند داستان به تورانت اضافه کرده اند! در هر حال به نظر میرسد صحبت از تحریف توارت نکنیم.موئد باشید
یک بار دیگر قرآن را بخوانید. ظاهرا قرآن نظر دیگری دارد.