چندی روز پیش در گروه بنیان اندیشی فیس بوک شخصی که به خوبی او را می شناسم (آنها نیز بنده را می شناسند) ادعاهای جالبی داشت! گرچه قابل اثبات نبود و فقط خود را سنگ روی یخ نمود ، چون زمانی که روشنفکری ایران و جهان چیزی برای عرضه ندارد و با کمال تنگ دستی کتاب مصور کودکانه و مسخره آمیزی را به عنوان جوابیه چندین هزار برگ یادداشت معرفی می کند ، از آن شخص معلوم چیزی جز تکرار جملات بی سرو ته نمی توان شنید.
این متنی است که آن مدعی جرات اظهار نظر در مورد یادداشت اول این موضوع را نداشت:
«اینجا خانه ای منتسب به علی مسیو نمی باشد! آدرس را اشتباه رفته اید! در آدرس ثبتی سازمان میراث فرهنگی نشانی خانه علی مسیو به اشتباه درج شده است: تبریز، خیابان ارتش جنوبی، کوچه صدر، پلاک 50! در حالی که آدرس صحیح این خانه تبریز، خیابان ارتش جنوبی، کوچه حاج رضا، بن بست علی مسیو، پلاک 50 می باشد! این خانه هم اکنون با عنوان «خانه فکر مشروطه خواهان (موزه علی مسیو)» جهت بازدید عموم باز است. عکسی که گرفته اید خانه ایست در کوچه صدر که هم اکنون مسکونی است و فردی به نام آقای شمس آذر ساکن این منزل می باشند.» (آیدین سردارنیا)
«عرض شود خدمتتان که بنده حقیر نه فراماسونر هستم و نه یهودی ولی کاری که مرتکب شده ام این است که مسبب اصلی خریداری خانه علی مسیو توسط شهرداری منطقه هشت تبریز بوده ام. این خانه که متروکه بوده و در حال ویرانی بود با پیگیری ها و مستندسازی ها و ترتیب دادن جلسات متعدد توسط حقیر از طرف شهرداری تبریز خریداری و مرمت شد. حتی فوتو آلبومی را در صفحه اینجانب که مربوط به عکسهای این خانه قبل از مرمت می باشد می توانید ببینید. تا جایی که من متوجه شدم میراث فرهنگی خانه علی مسیو و خانه ختائی را به دلیل همسایه بودن یکجا به ثبت رسانده است، و از آنجایی که آدرس درب اصلی خانه ختائی واقع در کوچه صدر است و این خانه فقط یک درب پشتی به بن بست علی مسیو واقع در کوچه حاج رضا دارد، مسئولین میراث فرهنگی دیگر به خود زحمت دقت نداده و آدرس هر دو را از کوچه صدر داده اند. این هم از باشی سویوقلوق کارمندان میراث فرهنگی بوده است. ولی این حرفهای من دلیل بر رد شک شما نسبت به عمدی بودن این قضیه نیست فقط حقیر به عنوان مخاطبی عام پس از شنیدن حرفهایتان احتمال عمدی بودن قضیه را داشلار چاتداسا 2% می دهم! باز هم گفتم این همه شکاکی شما من مخاطب را نسبت به مطالبتان زده هم نکند از بار علاقه ام کم می کند.» (آیدین سردارنیا)
اکنون می خوام نشان دهم که نه پلاک خانه آقای شمس! و نه خانه ختایی و نه خانه علی میسیو عدد 50 نیست و حتی دروغگویی و حقه بازی به آدرس و شماره پلاک خانه علی میسیو نیز کشیده شده است!!!
خانه آقای شمس! با پلاک شماره 32
خانه علی میسیو با پلاک 10
این هم خانه ختایی با پلاک 54 و 12
البته زمانی که حضرات نتوانسته اند بگویند که کدامین چشم کمال الملک کور شده بود یا همانگونه که می بینید پلاک خانه علی میسیو هم در میراث فرهنگی اشتباه ذخیره شده و آدرس ثبت شده معلوم نیست که کدامین خانه می باشد ، نمی دانم چرا بعد از 12 سال افرادی چون پسر سردارنیا که به خوبی با تفکراتشان آشنا هستم از شهرهای 200 ساله که در زمان مشروطه دهکده هایی بیش نبودند از بنده درباره سردراران مشروطه توضیح می خواهد؟!؟!. گرچه به آن مسئله نیز به وقت خود خواهم پرداخت. آیا این گفته های بی سر و ته آن جناب از بودار بودن مسئله حکایت نمی کند؟!؟! وقتی دیوار خانه شمس با تصویر آجرکاری با لگوهای صلیب و ستاره داودی و تک چشم ماسونی تزیین شده اند؟!!!.
سلام
من خیلی مشتاقم تا معنی ای که برای صلات قایل هستید رو بدونم.یک جورهایی دلیل شخصی دارم دوست دارم که با خیال راحت نوع عبادت روزانه رو بجا بیارم و هیچ جای دیگه جز وبلاگ شما ندیدم که تا این مقدار در فهم صلات جلو رفته باشه.
خواهش میکنم اینجا پاسخ بدید چون واقعا نیاز دارم
وقتی با لحن شوخی امیز اون کامنت پیشنهاد فعالیت رو بعنوان ایده گذاشتم فکر نمیکردم با اون برخورد تند مواجه بشم.راستش نمیدونستم چطوری پیشنهاد رو بدم و سرسری اون لحن ر وانتخاب کردم و اون سوءتفاهم ها ایجاد شد.دروغ گفتن باعث معذب شدنم میشه برای همین اسم نمینویسم چون معمولا چیزی هم به ذهنم نمیرسه و کلا در روابط اجتماعی ضعیف هستم.
امیدوارم توضیحاتم برای رفع کدورت و سوءتفاهم و بیجواب نگذاشتن درخواست کمک برای فهم صلات کافی وقانع کننده بوده باشه
منتظر پاسختون هستم چون در آرامش زندگی روز مره ام بهش احتیاج دارم
منتظر یک یادداشت خلاصه درباره چند لغت این چنینی باشید که بازار کاسبی های زیادی را کساد خواهد کرد.
فقط می شود خندید