کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان
کنکاش در تاریخ

کنکاش در تاریخ

بیان نظرات جدید درباره تاریخ آذربایجان ، ایران و جهان

سیر کلمه «غیب» در قرآن


با بررسی سیر کلمه غیب در قرآن، می توان به یک شعبده بازی و چشم بندی بزرگی از طرف جاعلین اشاره نمود و به همگان یک تذکر بسیار مهم و اساسی را که اساس بیشتر توطئه های مذهبی اسلام بوده، یاد آور شد.


لیست آیاتی از قرآن که در انها کلمه غیب به کار رفته است:


﴿التکویر: ٢٤﴾﴿الجن: ٢٦﴾﴿القلم: ٤٧﴾﴿الملک: ١٢﴾﴿التغابن: ١٨﴾﴿الجمعة: ٨﴾﴿الحشر: ٢٢﴾﴿الحدید: ٢٥﴾﴿النجم: ٣٥﴾﴿الطور: ٤١﴾﴿ق: ٣٣﴾﴿الحجرات: ١٨﴾﴿الزمر: ٤٦﴾﴿یس: ١١﴾﴿فاطر: ٣٨﴾﴿فاطر: ١٨﴾﴿سبإ: ٥٣﴾﴿سبإ: ١٤﴾﴿سبإ: ٣﴾﴿السجدة: ٦﴾﴿النمل: ٦٥﴾﴿المؤمنون: ٩٢﴾﴿الأنبیاء: ٤٩﴾﴿مریم: ٧٨﴾﴿مریم: ٦١﴾﴿الکهف: ٢٦﴾﴿الکهف: ٢٢﴾﴿النحل: ٧٧﴾﴿الرعد: ٩﴾﴿یوسف: ١٠٢﴾﴿یوسف: ٨١﴾﴿یوسف: ٥٢﴾﴿هود: ١٢٣﴾﴿هود: ٤٩﴾﴿هود: ٣١﴾﴿یونس: ٢٠﴾﴿التوبة: ١٠٥﴾﴿التوبة: ٩٤﴾﴿الأعراف: ١٨٨﴾﴿الأنعام: ٧٣﴾﴿الأنعام: ٥٩﴾﴿الأنعام: ٥٠﴾﴿المائدة: ٩٤﴾﴿النساء: ٣٤﴾﴿آل‌عمران: ١٧٩﴾﴿آل‌عمران: ٤٤﴾﴿البقرة: ٣٣﴾﴿البقرة: ٣﴾



نخست به ترجمه برخی از این آیات یادداشت توجه کنید:


«خدا بر آن نیست که مومنان را به این که شما بر آن هستید واگذارد تا آنکه پلید را از پاک جدا کند و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند ولى خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد برمى‏گزیند پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و اگر بگروید و پرهیزگارى کنید براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود.» (آیه 179 سوره آل عمران)

 

«بگو به شما نمى‏ گویم گنجینه‏ هاى خدا نزد من است و غیب نیز نمى دانم و به شما نمى‏ گویم که من فرشته ‏ام جز آنچه را که به سوى من وحى مى‏شود پیروى نمى‏ کنم بگو آیا نابینا و بینا یکسان است آیا تفکر نمى‏ کنید.» (آیه 50 سوره انعام)


«و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او آن را نمى‏ داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‏ داند و هیچ برگى فرو نمى ‏افتد مگر آن را مى‏ داند و هیچ دانه‏ اى در تاریکی هاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن است.» (آیه 59 سوره انعام)

 

«بگو جز آنچه خدا بخواهد براى خودم اختیار سود و زیانى ندارم و اگر غیب مى‏دانستم قطعا خیر بیشترى مى‏اندوختم و هرگز به من آسیبى نمى‏رسید من جز بیم‏دهنده و بشارتگر براى گروهى که ایمان مى‏آورند نیستم.» (آیه 188 سوره اعراف)


«و مى‏ گویند چرا معجزه‏ اى از جانب پروردگارش بر او نازل نمى‏ شود بگو غیب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم.» (آیه 20 سوره یونس)


«بگو هر که در آسمان ها و زمین است جز خدا غیب را نمى ‏شناسند و نمى ‏دانند کى برانگیخته خواهند شد.» (آیه 65 سوره نمل)


«خداست که نهفته آسمان ها و زمین را مى‏ داند و خدا به آنچه مى‏ کنید بیناست.» (آیه 18سوره حجرات)


همانگونه که می بینید جا به جا و در آیاتی فراوان به این مسئله اشاره می شود که: «جز خداوند کسی یا گروهی از غیب با خبر نیستند!» اما بر خلاف کلام وحی، رهبران فرقه های مذهبی برای امور الهی شریکانی را قائل اند! این شبیه همان شرکی است که یهود و نصرا به دلیل فاصله گرفتن از اسلام، خود را به آن آلوده کردند.


اکنون می دانیم چرا محمد (ص) و امامان شیعه را عالم به غیب معرفی می کنند:


1- در قرآن که نتوانسته اند واوی از آن را کم و زیاد کنند به نتایج مطلوب خود دست نیافته اند!


2- با معرفی محمد(ص) و امامان شیعه به عنوان عالمان به غیب، سعی کرده اند به مراد خود دست پیدا کنند. در این بین رهبران فرقه های تشیع سهم و نقش بسزایی نسبت به فرق مذهبی دیگر قبول و ایفا کرده است.


مشرکین با تولید و تزریق این اسرائیلیات به تار و پورد فرهنگ و باور مسلیمن آن ها را از مسیر هدایت واقعی منحرف کرده اند و واقعا معلوم نیست چه زمانی سیر بازگشت به اسلام راستین و شناخت قرآن همگانی و فراگیر خواهد بود. با شروع تحقیقات بنیان اندیشانه روزنه هایی از این در حال تابیدن است.


امید است که این حرکت به سوی روشنایی شتاب بیشتری به خود بگیرد.



نظرات 7 + ارسال نظر
یار قدیمی سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 21:04

در پاسخ به نصر اصفهانی که از علم غیب شخصی به اسم خضر پرسیده بود:
کافی است تنها به آیات 65 و 66 سوره ی کهف توجه فرمایید


فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا ﴿۶۵﴾
تا بنده‏ اى از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتى عطا کرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بودیم (۶۵)
قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿۶۶﴾
موسى به او گفت آیا تو را به شرط اینکه از بینشى که آموخته شده‏ اى به من یاد دهى پیروى کنم (۶۶)

امیدوارم تعصب راه فهم آیات قرآن را از ما نگیرد.

بهزاد شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 00:06

سلام
خیلی عالی بود منطق کامل داشت نتونستم هیچ ایرادی بگیرم از پستتون .
درسته حق با شماست اون مثالی که یکی از دوستان زده بودن من ترجمه ش نگاه کردم ترجمه آینه :این [جمله] از اخبار غیب است که به تو وحى مى‏کنیم و [گرنه] وقتى که آنان قلمهاى خود را [براى قرعه‏کشى به آب] مى‏افکندند تا کدام یک سرپرستى مریم را به عهده گیرد نزد آنان نبودى و [نیز] وقتى با یکدیگر کشمکش مى‏کردند نزدشان نبودى (۴۴)
اصلا نگفته به تو علم غیب دادیم گفته اخبارش رو از علم غیبی که داریم دادیم!..
خیلی دوست دارم تو فیسبوکف ادتون کنم

با همان نام Aydın Təbrizli در فیس بوک هستم.

سید مرتضی دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 11:41

سلام آیدین عزیز
مطالبتون بسیار جالب و موشکافانه هست. متاسفانه اکثریت قریف به اتفاق مردم نمیخان واقعیتو قبول کنند من تمام مطالبتون رو بصورت فایل PDF توی شبکه محل کارم به اشتراک عموم گذاشتم و مستندهای استاد رو هم پخش کردم انشالله که واقعیت از پشت ابرهای دروغ آشکار بشه.
موفق باشین

لطف می کنید. در حال باز نویسی و رفع اشکالات تایپی موجود از یادداشت ها هستم. اگر امکان دارد آن یادداشت هایی را به اشتراک بگذارید که در پاورقی لوگوی فیس بوک آمده است. ممنون

نصراصفهانی دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 09:30 http://nasr1212.blogfa.com/

برای مراجعه به قرآن باید همه آیات را ببینید نه فقط برخی را و به نظر می رسد که اشکال عمده دوستان سنی همینه که برخی آیات را می بینند و سعی دارند که بقیه را نبینند.

چرا که برخی آیات اجمال یک قضیه و یا مطلبی را بیان می کنند و برخی دیگر تفصیل آن را. که باید آدم هر دوی آنها را ببیند و اگر می خواهد حقیقت را کشف کند با یکدیگر مقایسه کند.


ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ (44) ]ل عمران

در آیه بالا خداوند می فرماید آن علم غیبی را که جز خودمان ندارد به تو وحی کردیم.

نکته مهم اینجاست که خداوند در آیاتی که می فرماید هیچ کس جز من علم غیب را نمی داند به این معنی است که هیچ معبودی در عالم و هیچ دانای غیبی در کنار خدا و به استقلال از او وجود ندارد و همه چیز از او منشا می گیرد. و این اوست که به بقیه می دهد اگر بخواهد.

همانطور که می فرماید (( لا حول و لا قوه الا بالله )) هیچ حول و قوه ای نیست مگر به خدا.

پس اشتباه فاحش شما در این زمینه خیلی واضح آشکار شد. خداوند نفی هر داننده غیبی به غیر از خودش را در عالم کرده نه این که اعطای علم غیب را به دیگران نفی کند!!!!!!!!

کما این که صحبت از وحی علم غیب به پیامبر می کند. در سوره هود هم چنین آیه ای هست
در آیه پایین هم تفصیل آیاتی که شما ذکر کرده اید آمده است که می فرماید ما علم غیب را به هرکسی که رسول از او راضی باشد خواهیم داد.
لااقل شما معتقد هستید که پیامبر از علی راضی است.

عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً (26)اِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (27) جن

خدا در آیاتی از قرآن نفی داننده غیبی جز خود می کند نه نفی اعطای علم غیب به هرکس که بخواهد.
به راستی چرا دست خدا را در اعطای کمالات می بندید؟؟

آن کسی که اعطای کمالات می کند دست خدا نیست و دست یهود است که همواره بسته است.

نصراصفهانی دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 09:24

سلام علیکم

من به صورت خیلی واضح و شفاف می خواهم که به سوالات زیر پاسخ دهید:

1-آیا رسول خدا هم علم غیب داشت یا نه؟

اگر نداشت پس این آیه را چگونه معنا می کنید که خدا می فرماید:
ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ (44) آل عمران

به صورت شفاف بنویسید تا همه متوجه شوند. من که از حرف آقای یوسف چیزی نفهمیدم.

2-آیا رسولان الهی کلا، علم غیب داشتند یا نه؟

اگر نداشتند قضیه خضر نبی را که با حضرت موسی حرکت کردند و در آخر سوره کهف آمده چگونه تفسیر می کنید؟ یعنی قضیه سوراخ کردن کشتی و قتل بچه و ساختن دیوار؟


3-آیا تنها منبع دریافت علم غیب نزول جبرئیل است؟چرا؟ به عبارت بهتر آیا وحی فقط همان نزول جبرئیل است؟ یا از طریق القای خدا هم می شود پیامی به بنده برسد.


4-آیا فقط بر پیامبران وحی می شود؟
پس چگونه است که در قرآن دلایل متعددی وجود دارد که بر غیر انبیا هم وحی شده. همچون مادر حضرت موسی و . . .

5-فرق وحی بر پیامبران و وحی بر غیر انبیا چیست؟

6-آیا وحی بر غیر انبیا نمی شود در برگیرنده علم غیب باشد؟ به چه دلیل؟!

لطفا شفاف!
خواهش می کنم ابتدا به سوالا زیر به صورت شفاف پاسخ دهید که معلوم شود چه کسی راه باطل را طی می کند و چه کسی حق را.

بگو جز آنچه خدا بخواهد براى خودم اختیار سود و زیانى ندارم و اگر غیب مى‏دانستم قطعا خیر بیشترى مى‏اندوختم و هرگز به من آسیبى نمى‏رسید من جز بیم‏دهنده و بشارتگر براى گروهى که ایمان مى‏آورند نیستم (188) اعراف

دستتان بسته است.

naina یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 22:30

آیدین عزیز دو مقاله آخرت رو خوندم.شهر تبریز در این 7-8 سال آخر در شرایط ویژه ای از لحاظ سیاسی و اجتماعی داره به سر میبره.و به نظرم اونجا نقش و مسئولیت ویژه ای رو داری ایفا می کنی.و به تنهایی در مقابل یه جامعه ای که در این برهه از شرایط سیاسی اجتماعی ، تحت فشارندو با خردمندی هم عمل نمی کنند باید بایستی. باقی بنیان اندیشان باید تو رو الگوی خودشون قرار بدن.ان شاء الله خداوند پشت و پناهت باشه.و هر روز موفق تر از پیش عمل کنی

دست خداوند بالاتر است و در مسیری که در پیش گرفته ام تسلیم نخواهم شد و دوستان اگر تعارفات مرسوم و به درد نخور را کنار بگذارند آن وقت این مبارزه با جعل و جهل را در همه شهر ها و خانه ها خواهیم دید. مشکل اینجاست که مصلحت کذایی جای خود را به حقیقت طلبی داده است و اسم هویت طلبی را یدک می کشد. حال چه هویتی؟ باید از خاخام پرسید. چون پشت تمامی این مسخره بازی ها و ماموریت ها کنیسه و کلیسا دیده می شود. همه این فعالیت ها در برابر لطف الهی بسیار نا چیز است.

سلام محمدی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 15:34 http://www.salammohammadi.com

با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست گرامی
به یاری خداوند حجاب جهل ، با کلام برّان حق برکشیده خواهد شد .
موفق باشید .

ممنون استاد بزرگوار جناب محمدی. همه جاعلین را به زانو در آورده ایم. هر کسی وظیفه ای دارد ولی همه باید استقامت کنند. پیروزی نزدیک است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد