پیشتر با
مطالعه کتاب فرزندان استر می توانستیم به وجود و نفوذ یهودیانی که تظاهر به اسلام
می کنند و از درون موجب ایجاد تفرقه دینی در بین مسلمین می شوند، پی ببریم. در این
یادداشت نسبتا کوتاه که بدون تغییر در متن اصلی و همراه با منبع، به این وبلاگ
منتقل کرده ام، سعی دارم به نفوذ ارامنه، یعنی یکی از بازوهای کلیسا در ایجاد آشوب های جوامع موجود
در شرق میانه اشاره ای داشته باشم. امیدودارم دوستان به حساسیت این مسائل واقف
باشند و با تفکری ویژه به تحلیل مسائل بپردازند تا شاهد نتایج روشنگر و تاثیر
گذاری حاصل شود.
Aydın Təbrizli
ترجمه: ژیلبرت آقاجانیان
2/5 میلیون ارمنی مسلمان در ترکیه زندگی میکنند
هویت ملی ارمنیانی که در شهرها و روستاهای مختلف ترکیه زندگی میکنند و به اسلام گرویدهاند به سرعت درحال احیاء شدن و شکستن تابوها است. کارشناسان این امر را با عوامل سیاسی مختلفی مرتبط میدانند که این افراد را قادر به بازگشت به ریشههایشان میسازد.
در این خصوص "هایکازون آلوراتسیان" مدیر صندوق پژوهش «مرکز مطالعات مسائل ارمنیان ارمنستان غربی»، اظهار داشت که این جنبش مدتها پیش آغاز شده و تا حد زیادی تحت تاثیر شورش مسلحانه کردها، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
در سال 1924 میلادی اولین قانون اساسی ترکیه به تصویب رسید که ماده 88 آن بیانگر این موضوع است که تمام ساکنان ترکیه، صرفنظر از مذهب و ملیت، ترک محسوب میشوند. ترکیه برای افزایش شانس خود برای عضویت در اتحادیه اروپا، نیاز به تجدیدنظر در برخی از مواد قانون اساسی خود داشت. با این حال، حتی پس از برخی تغییرات در قانون اساسی این کشور، اصطلاحات شهروند ترکیه و ملیت ترکیه باقی ماند و هر شهروند ترکیهای ترک محسوب میشود.
آلوراتسیان بر این باور است که جوامع ارمنی، یونانی و آشوری تنها بر اساس پیمان لوزان به عنوان جوامع مذهبی و نه قومی شناخته میشوند. بخش عظیمی از سایر اقوام (50 گروه قومی-مذهبی که به 36 زبان صحبت میکنند) به عنوان ترک و شهروند ترکیهای به رسمیت شناخته شدند.
به گفته آلوراتسیان، در حال حاضر این تابو شکسته شده است، و شما میتوانید تصور کنید که چه نوع جنبشی آغاز شده است؟ ارامنه در این جنبش مستثنی نیستند، اما از طرف ما نکته جالب این واقعیت است که ترکیه امروز مسئله ارمنیان را کما فی سابق همراه خود دارد ،که یک مسئله سیاسی بسیار پیچیدهای است. این مسئله آشوریها، یونانیها و یهودیها نیست، بلکه مسئله ارامنه است، که مشکلی جدی برای ترکیه محسوب میشود و بر خلاف دیگر کشورها احیای ارامنه در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
وی در مورد مسئله ارمنیان مسلمان شده ترکیه اظهار داشت :امروز تعداد آنها تا 3 میلیون تخمین زده می شود، که بخشی از آنها مهاجرت کردهاند. فقط در آلمان 300 هزار ارامنه مسلمان وجود دارد. او اصرار داشت که امروز در بخش شرقی ترکیه، در مناطق مختلف تاریخی سرزمین ارمنستان دستکم 2.5 میلیون ارامنه مسلمان زندگی می کنند که نیمی از آنها هویتشان پنهان است و نیمی دیگر خود را ارمنی می دانند.
وی در ادامه گفت: «هر دو گروه به اسلام گرویدهاند، اما (کسانی که هویت قومی خود را پنهان میکنند)، برخلاف گروههای دیگر، سنتهای ملی، مراسم و اعتقادات خود را مخفیانه حفظ میکنند. آنها در میان خود ازدواج میکنند، که عامل بسیار مهمی است. گروه دیگر غسل تعمید داده میشوند و به کلیسای ارمنی برمیگردند. تعداد این افراد هنوز خیلی زیاد نیست، چراکه فشار و آزار و اذیت علیه ارمنیان همچنان ادامه دارد. بنابراین، آنها زندگی خود و کودکانشان و اموال و آینده فرزندان خود را به خطر میاندازند. اما اجازه دهید به شما بگویم که در هفته گذشته چندین ارمنی علوی و مسلمان از درسیم غسل تعمید داده شدند و دوباره به ریشه های ارمنی خود بازگشتند. یکی از آنها کسب و کار خصوصی خود را که چهار سال پیش در درسیم راهاندازی کرده بود در حال حاضر از دست داده است زیرا اعلام کرده که ارمنی است و به عضویت اتحادیه ارامنه در درسیم در آمده است.»
ارامنه در منطقه هامشن (آردوین) اتحادیه وقف را دارند، و در استانبول انجمن فرهنگی هاتیک را تاسیس کردهاند. ماه گذشته ارامنه موش و تارون اتحادیه اجتماعی و توریستی تارون را تاسیس کردند. با توجه به اطلاعات آماری دولت ترکیه،37000 خانواده ارمنی در 17 شهر این کشور وجود دارند - در مجموع در حدود 200،000 نفر (حدود 50-60 هزار نفر در استانبول).
او گفت:بر اساس دادههای رسمی3000 ارمنی در حال حاضر در شهر موش ساکنند ، اما مردم محلی میگویند که تعدادشان بیشتر است. گفته می شود در وان ارمنیان 12 درصد از جمعیت 350000 نفری را تشکیل میدهند، که برابر با 40 تا 42 هزار ارمنی است. به تازگی، هنگام وقوع زلزله در وان، تعداد زیادی کتاب مقدس، صلیب و آثار کلیسا از زیر آوار پیدا شد. تعجب آور بود که در این شهر کاملا کُرد و اسلامی شمایل ارمنی پیدا شد.
کلاس درس زبان ارمنی در درسیم
رهبران درسیم ریشه ارمنی را میپذیرند و قصد سفر به ارمنستان را دارند
ارمنیان
پنهان پس از بازسازی کلیسای سنت گریگور دیاربکر (اولین کلیسای ارمنی در ترکیه که
از سال 1915 احیا شد) عزم و جرات بازگشت به ریشههای خود را بازیافتند و در ماه
اوت گذشته نخستین سفر تاریخی ارمنیان پنهان که یک گروه 50 نفری را شامل می شد از
شهر دیاربکر به ارمنستان انجام شد. این افراد نوادگان ارمنیانی هستند که در سال
1915یا کشته شدند و یا به زور مسلمان/ترک/کرد شده بودند.
بازگشت به هویت ارمنی و بازگشت آنها به ریشه هایشان تنها به دیاربکر محدود نمیشود. در حال حاضر، نوبت ارامنه پنهان درسیم (به طور رسمی، استان تونجلی) در ترکیه است. درسیم منطقهای کوهستانی با درههای وسیع و زیبا، صدها روستای زیبا بین ارزروم که ارمنیان آن را (کارین) مینامند و ارزنجان (یرزینکا) در شرق ترکیه است. قبل از سال 1915، کردهای علوی و ارمنیان جمعیت منطقه را تشکیل میدادند. کردهای علوی، که به طور سنتی طرفدار ارمنیان بودهاند، در قتل و غارت سال 1915 شرکت نکردند. در واقع، آنها دهها هزار نفر از ارمنیان را ، با حفاظت از آنها در برابر ارتش ترکیه عثمانی در روستاهای خود و یا ارائه راههای امن به سوی ارمنستان روسیه، نجات دادند.
اما این پایان کار نبود زیرا در سال 1937 و 1938 دولت کمال آتاتورک به این منطقه حمله کرده و هزاران نفر از ارامنه کُرد شده به همراه کردهای علوی و زازاها را یکسره قتل عام کردند. در این کشتارها ارتش از روشهای متنوعی مانند، روانه کردن جمعیت غیر نظامی (مردان، زنان و کودکان) به غارهای پر از گازهای سمی، و کشتن آنها با اسلحه خودکار استفاده کرد.
اما امروزه ارامنه پنهان از میان جمعیت کرد علوی منطقه در حال ظهورند، قصد احیای هویت ارمنیشان، تغییر نامهای ترکی/کردی خود به اسامی ارمنی و یادگیری زبان ارمنی را دارند. در ماه های اخیر و پس از غلبه بر موانع متعدد، دوره آموزش زبان ارمنی راه اندازی شده است، که دهها تن (پیر و جوان) در کلاسهایی که سه بار در هفته تشکیل میشوند شرکت می کنند و در حال حاضر یک انجمن فرهنگی ارمنی و علوی نیز با نام Deradost که مخفف انجمن دوستی ارامنه و علوی درسیم است تشکیل شده که به ترویج همکاری و پشتیبانی در میان ارامنه در درسیم، و همچنین ارامنه درسیم در استانبول و خارج از کشور که عمدتا در آلمان هستند، میپردازد.
در حال حاضر برخی از ارامنه پنهان درسیم قصد دارند مانند طرحی که ارمنیان دیاربکر انجام دادند به ارمنستان سفر کنند. اهمیت این موضوع در آن است که هر 12 شرکتکننده در این سفر از مقامات منتخب روستاهای ارمنی پنهان در درسیم اند. آنها در طول این سفر، با تاریخ و فرهنگ ارمنستان آشنا خواهند شد.
رهبران درسیم در یادمان نسل کشی ارمنیان-ایروان
طرحهای جدید به ارامنه پنهان در ترکیه کمک میکند ریشههای تاریخی خود را بازیابی کنند
علویهای درسیم که برخی از آنها ریشه های ارمنی دارند در خصوص سفر به ارمنستان اظهار داشته اند که دوره جدیدی در درسیم آغاز شده است: ارامنه محلی در حال تلاش برای بازیابی هویت خود هستند و علویها، مشکلی با بازیابی میراث فرهنگی ارمنیان درسیم ندارند.
این مسافرت بر اساس طرح مرکز Modus Vivendi ارمنستان و با حمایت وزارت امور خارجه، تحت پروژه «بیداری خاطرات» انجام می شود. هدف از این سفر فراهم کردن امکان شناختن ارمنستان برای مردم درسیم و ادای احترام به قربانیان نسلکشی سال 1915 است.
آرا پاپیان تحلیلگر سیاسی که ریاست مرکز Modus Vivendi را برعهده دارد، گفت که چندین سال است که آنها با منطقه درسیم همکاری میکنند و در این راستا جشنوارههای فرهنگی بسیاری با مشارکت ارمنیان ارمنستان در درسیم برگزار شده است،همچنین تهیه فیلمی به نام «زمان بازگشت» کلید خورده است.
به گفته آرا پاپیان: «رابطه علویها با ارامنه بسیار صمیمی و دوستانه بوده و در طی سالهای نسلکشی کردهای علوی جان هزاران نفر از ارمنیان را نجات داده اند. امروز دوره بسیار مهمی برای ارمنیان آغاز شده است و آنها به ریشههای تاریخی خود بازمیگردند، هنوز هم هستند کسانی که در جستجوی هویتشان هستند اما این آسان نیست.»
از طریق تلاشهای مرکز Modus Vivendi و اتحادیه ارمنیان و علویهای درسیم، درسهای زبان ارمنی اکنون در درسیم در حال برگزاری است. پاپیان اظهار داشت که اگر آنها در گسترش زبان ارمنی موفق شوند و تا اندازه ای آن را با هویت ارمنی خود ارتباط دهند بازگشت به ریشهها میسر خواهد شد. تنها از نقطه نظر سیاسی است که ارمنستان روابطی با برخی کشورهای همسایه ندارد، اما در این کشورها نیز گروههای قومی و مذهبی وجود دارند که میتوانیم با آنها روابطمان را توسعه دهیم.امروز تعداد علویها در ترکیه به 25 میلیون نفر میرسد.
در همین زمینه سرکان ساریاتاس رئیس اتحادیه ارمنیان و علویهای درسیم گفته است:
ارمنیان درسیم طرحهای دیگری هم انجام داده اند و بعنوان مثال در روز 24 آوریل، مراسمی در کنار صخرهای که ارمنیان در سال 1915 از آنجا به پایین انداخته شدند برگزار شده است.و با شروع ماه مه و با همراهی اتحادیه معماران ترکیه آثاری از معماری ارمنی را در ترکیه به نمایش خواهیم گذاشت.
وی در ادامه گفته است:162 کلیسای ارمنی در قلمرو درسیم وجود دارد که با تلاشهای ما بازسازی خواهد شد. از حالا به بعد، کار ما نه ویژگی فردی بلکه ویژگی عمومی خواهد داشت. ما پذیرای مهمانانی از ارمنستان در جشنوارهمنزوریان هستیم که در ماه جولای برگزار میشود.
امایکی از مشکلات اساسی ارمنیان درسیم برگزاری مراسم غسل تعمید است. یعنی شرکت در دورههای آموزشی مسیحیت قبل از غسل تعمید و همچنین ارائه اسناد برای اثبات هویت ارمنی خود.
علی سونار ارمنی تبار ساکن روستای مازگیرت در درسیم که مدارکش برای غسل تعمید تایید نشد می گوید: تغییر نام در ترکیه بسیار دشوار است. دادگاه باید ابتدا بررسی کرده و بر اساس دلایل برای تغییر نام تصمیم اتخاذ کند. اینجا ترکیه است، شما باید بر مشکلات بسیاری غلبه کنید تا بتوانید نام خود را تغییر دهید.
میهران پرکیچ، نماینده اتحادیه ارمنیان درسیم، که موفق به تغییر نام خود از طریق دادگاه شده است می گوید: ما یک درد مشترک داریم و باید بنشینیم و با هم فکرکنیم که چه کاری می توانیم انجام دهیم ،نسلکشی ارمنیان آنچنان درون مردم رخنه کرده است که حتی برادران استانبولی ما برای به رسمیت شناختن هویت ارمنی ما مشکل دارند، ولی ماه پشت ابر نمیماند. ما خودمان را آشکار کردهایم، و تنها اسقف اعظم ارمنی در ترکیه، رهبر ارمنیان جهان در اچمیازین ارمنستان و دیگران باید ما را به رسمیت بشناسند.(منبع)
در طول این جند هفته ای که در کشور ترکیه حضور داشتم نه عم احساس کردم ،نه ترس حس کردم و نه یک قطره اشک ریختم . بهشت زمینی را عملا در ترکیه برای اولین بار در طول عمرم نجربه کردم .
برای اولین بار برادری را در کتار ترک ها حس کردم و آموخنم . زمانی که مخفیانه وارد کاخ اردوعان شدم و زمانی که بادیگارد ها متوجه جضور من شدن، در نهایت خوشرفتاری و بردادری به من گفتند که اشتباه وارد شدی و ورود به اینحا ممنوع است ، در حالی که اگر کشور شیطانی ایران بود مرا چند روز شکنجه میکردن ،بعدش به زور اعتراف نامه یه دستم میدادن و در رسانه ها انگ جاسوسی میزدن .
در حیابان حتی یک پلیس حضور نداشت تنها در مقابل زرگری ها پلیس حضور داشت .
نه یک دزد دیدم و نه گلاه برداری .
کردهای کمونیست در مقابل کاخ اردوعان تظاهرات میکردن و حتی یک پلیس هم در محل حضور نداشت، زمانی که از تظاهرکنندگان شوال کردم، به من گفتند که ایرانی ها زمانی که چند سرباز موتور سوار را در حیابان میبنند ، فرار میکنند در حالی ما اینجا تانک های ارتش را در خیابان به آتش میکشیم .
وقتی درباره علت خشک نشدن دریاچه ی وان از مردم وان پرسیدم به من گفتند که ایرانی ها در خیابان انسان به دار میاویزند البته که باران نیاید در ایران ببارد .
چون حیابان ها ی ترکیه، همه به قله ی کوه ختم میشوند پاهایم ناول زده بود، با این حال هیچ دردی حس نمیکردم و به خاطر هر نفسی که در ترکیه میکشیدم خدا را شکر گذار بودم زیرا همین که چهره ی ایرانی ها را در خیابان نمیدیدم
و زیان فارسی به گوش نمیرسید و صدایی از احبار رسانه های ایران شنیده نمیشد و در سراسر خاک ترکیه خبری از ناصر پورپیرار نبود همین کاقی بود .خدا را شکر که هرچند کوتاه بود ولی آزادی و برادری را به من از نزدیک نشان داد.
مجبئیل
عجب موجودی هستی تو!
آفرین منیم قارداشیم.
تشکورلر.